زنی که عضو سابق گروهک ترویستی منافقین بود، پس از 20 ماه به کشتن و تکه تکه کردن مرد ۴۵ سالهای اعتراف کرد.
به گزارش خبرنگار حوادث فارس در روز 4 خردادماه سال گذشته خانمی با مراجعه به کلانتری 115 رازی به مأموران اعلام داشت که همسرش به نام علیرضا 45 ساله از شب گذشته از خانه خارج شده و پس از آن دیگر به خانه بازنگشته و تلفن همراهش نیز خاموش شده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدانی و به دستور مقام قضایی، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که بلافاصله اقدامات در خصوص تحقیقات از اعضای خانواده فقدانی، ثبت مشخصات فقدانی در سیستم جامع پلیس و دیگر اقدامات پلیسی جهت پیگیری پرونده در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
همزمان با پیگیری پرونده در اداره یازدهم، دو روز بعد، از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 کشف جسد مثله شدهای در خیابان بازرگان ـ جنب اتوبان صیاد شیرازی، به کلانتری 106 شهید نامجو اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری در محل، بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی و قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای جنایی اعلام شد.
در بررسیهای انجام شده مشخص شد که اعضای بدن کشف شده شامل دو دست، دو پا بریده شده و سر کاملا سوخته شده متعلق به مرد ناشناسی است که توسط قاتل یا قاتلین به قتل رسیده است.
با حضور قاضی روشن، کارآگاهان بررسی صحنه جرم اداره دهم، عوامل تشخیص هویت و پزشکی قانونی در محل، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل و جهت انجام تحقیقات تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره دهم، کارآگاهان این اداره ضمن بررسی مشخصات افراد فقدانی اقدام به شناسایی موارد مشابه با جسد کشف شده کرده و نهایتا موفق به شناسایی هویت جسد به نام علیرضا شدند که فقدان این شخص توسط اعضای خانوادهاش به پلیس اعلام شده بود که با کشف جسد فقدانی، پرونده جهت ادامه تحقیقات و شناسایی قاتل یا قاتلین از اداره یازدهم به دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد.
با گذشت تنها چند روز از کشف جسد مثله شده مقتول، مأموران کلانتری 102 پاسداران در حین گشت زنی در منطقه پاسداران، به یک دستگاه خودرو سواری پارک شده در خیابان بوستان ششم مشکوک شدند که در بررسی بعمل آمده مشخص شد که خودرو دارای دستور توقیف از سوی پلیس آگاهی است که با اعلام کشف خودرو به پلیس آگاهی مشخص شد که خودرو به مقتولی که جسدش چند روز پیش در خیابان بازرگان کشف شده بود تعلق دارد.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم موفق به شناسایی معصومه شدند که مقتول آخرین بار در نزدیکی محل سکونت وی مشاهده شده بود و با مراجعه کارآگاهان به محل سکونت معصومه 49 ساله در خیابان شهید بهشتی ـ خیابان قنبرزاده، وی در اظهارات اولیه با وجود اعلام این موضوع که مقتول را می شناسد.
این فرد در ادامه مدعی شد: مقتول مدعی شده بود که قادر است برای من وام قرض الحسنه تهیه کند و به این بهانه مبلغ 7 ملیون تومان از من دریافت کرد اما پس از دریافت پول دیگر از او هیچ خبری از وی و یا سرنوشتش ندارم.
با توجه به برخی اظهارات معصومه و وجود تناقضات آشکار میان اظهارات وی با اطلاعات بدست آمده در مسیر رسیدگی به این پرونده، کارآگاهان اداره دهم ضمن انجام هماهنگیهای لازم با بازپرس پرونده به بازرسی محل سکونت معصومه پرداخته و موفق به کشف آثار جنایت در داخل منزل وی شدند.
با کشف آثار جنایت در خانه معصومه این فرد، بلافاصله وی توسط کارآگاهان اداره دهم دستگیر و جهت انجام تحقیقات به پلیس آگاهی تهران بزرگ انتقال داده شد.
با آغاز تحقیقات از وی در اظهارات جدیدی که تا پیشتر هیچگونه اشارهای به آن نکرده بود، مدعی ربوده شدن خود در ساعت 24 آن روز توسط سرنشینان یکدستگاه خودرو سواری و آزاد شدن مجدد وی پس از گذشت تنها ساعاتی از ربوده شدنش در زیر پل چوبی شد و عنوان داشت: به احتمال بسیار زیادی آثار مربوط به جنایت توسط ربایندگان به خانهام انتقال داده شده است.
همزمان با ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان موفق به شناسایی فردی به نام مسعود 23 ساله در همسایگی محل سکونت متهمه شدند که مدعی بود به درخواست متهمه اقدام به شستن یک تخته فرش در پشت بام منزل وی کرده؛ مسعود به کارآگاهان گفت: وی عنوان کرد که شربت آلبالو بر روی یکی از فرشهای خانهاش ریخته و به این بهانه از من خواست تا فرش را در بالای پشت بام منزلش شستشو کنم.
مسعود در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: زمانیکه در حال شستن فرش بودم، متوجه شدم که رنگ قرمز خارج شده از داخل فرش نه به خاطر رنگ شربت آلبالو بلکه به خاطر خونی است که بر روی فرش ریخته شده؛ پس از شستن فرش، متهمه در حالیکه دو بسته پلاستیک مشکی به همراه خود داشت، از من درخواست کرد تا وی را به آدرسی در خیابان صیاد شیرازی برسانم و پس از پیاده کردن وی در آن محل دیگر اطلاعی از وی نداشتم تا اینکه پس از سه روز از این ماجرا، مجددا با من تماس گرفت و درخواست انجام کار دیگری را از من داشت که اینبار من به تندی با او برخورد کرده و از او خواستم تا دیگر با من تماسی نداشته باشد.
با توجه به اظهارات مسعود، کاراگاهان اداره دهم بار دیگر با مراجعه به منزل متهمه و با هدایت مسعود موفق به شناسایی تخته فرش شسته شده در پشت بام خانه متهمه شدند.
کارآگاهان اداره دهم در ادامه تحقیقات و با بررسی سوابق متهمه اطلاع پیدا کردند که وی از اعضای سابق دو گروهک تروریستی منافقین و اشرف دهقان بوده و به مدت سه سال نیز در پایگاه گروهک منافقین ( پادگان اشرف ) ، انواع آموزشهای تروریستی را سپری کرده است.
در ادامه تحقیقات و با وجود گذشت نزدیک به 20 ماه از زمان رسیدگی به این پرونده و در حالیکه در تمامی این مدت متهمه تلاش داشت تا مسیر رسیدگی به این پرونده را از طریق ارائه اطلاعات کذب به انحراف بکشاند، وی بار دیگر با طرح ادعای جدیدی با اعتراف به اطلاع از وقوع جنایت عنوان داشت که جنایت توسط همسر صیغهای وی انجام شده و وی در طول این مدت به واسطه علاقه به همسرش اعتراف نکرده؛ بلافاصله هماهنگی های قضایی لازم انجام و همسر متهمه به نام عبدالله 65 ساله در 30 بهمن سال جاری دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
عبدالله پس از اطلاع از اظهارات متهمه ضمن انکار هرگونه ارتکاب جنایت، با معرفی معصومه به عنوان عامل جنایت در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در مورخه 6 خرداد سال گذشته همسرم با من تماس گرفت و به بهانه سوختگی ناشی از ریخته شدن روغن بر روی پا از من خواست به خانهاش بروم اما زمانیکه به خانه رسیدم، معصومه چند بسته بندی پلاستیکی سیاه که بوی شدید تعفن از آنها خارج می شد را به من داد و با کمک یکدیگر آنها را در صندوق عقب ماشین من گذاشته و از آنجا به سمت خروجی غرب تهران حرکت کردیم؛ در بین مسیر به پمب بنزین دهکده المپیک رفته و پس از خرید بنزین، به سمت اتوبان تهران ـ ساوه رفته و در انجا بسته های پلاستیکی را در داخل گودالی انداخته و خودش ( متهمه ) شخصا بسته های پلاستیکی را با بنزین به آتش کشید و در مسیر بازگشت به خانه صراحتا عنوان داشت که اقدام به ارتکاب قتل کرده و مقتول را با ضربات چکش به قتل رسانده و سپس مثله کرده است.
با توجه به اظهارات همسر متهمه در خصوص ارتکاب جنایت توسط معصومه، کارآگاهان بار دیگر به تحقیق از متهمه پرداخته و اینبار پس از گذشت نزدیک به 20 ماه انکار جنایت و طرح انواع داستانهای دروغین جهت ایجاد انحراف در مسیر رسیدگی به پرونده، متهمه به ناچار مجبور به اعتراف شد.
متهمه ضمن اعتراف صریح به ارتکاب جنایت، به کارآگاهان گفت: پس از چندین روز اصرار و به بهانههای مختلف، سرانجام توانستم مقتول را به خانهام بکشانم؛ ابتدا با دادن نوشیدنی مسموم کاری کردم تا وی از حالت عادی خارج شود؛ به محض خوابیدن مقتول، با چکشی که از قبل آماده کرده بودم، بر روی سینهاش نشسته و چندین ضربه به سر او زدم.
ناگهان با وجود ضربههای محکم چکش، مقتول در یک لحظه به هوش آمد؛ در حالیکه قصد داشت تا با فریاد زدن درخواست کمک کند، دستم را در داخل دهانش قرار داده و مجدداً با چکش چندین ضربه محکم دیگر به سر او وارد کردم؛ پس از اطمینان از مرگ مقتول ناگهان متوجه شدم که تمام بدن و لباس هایم خون آلود شده؛ بلافاصله آثار خون را پاک کرده و پس از کشاندن جنازه به داخل حمام، با استفاده از آموزش هایی که در پادگان اشرف سپری کرده بودم مقتول را مثله کرده و نهایتا در دو نوبت اعضای بدن مقتول را در قالب بسته بندی های پلاستیکی از خانه خارج کردم؛ نهایتا پس از انتقال قسمتی از جنازه به اتوبان تهران ـ ساوه و آتش زدن آن، ماشین مقتول را که در ابتدای کوچه محل سکونتم قرار داشت برداشته، در پاسداران رها کرده و با کرایه ماشین دربستی به منزل بازگشتم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهمه، از سوی بازپرس پرونده قرار بازداشت موقت صادر و متهمه به همراه دو متهم دیگر مرد پرونده، جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.
به گزارش خبرنگار حوادث فارس در روز 4 خردادماه سال گذشته خانمی با مراجعه به کلانتری 115 رازی به مأموران اعلام داشت که همسرش به نام علیرضا 45 ساله از شب گذشته از خانه خارج شده و پس از آن دیگر به خانه بازنگشته و تلفن همراهش نیز خاموش شده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدانی و به دستور مقام قضایی، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت که بلافاصله اقدامات در خصوص تحقیقات از اعضای خانواده فقدانی، ثبت مشخصات فقدانی در سیستم جامع پلیس و دیگر اقدامات پلیسی جهت پیگیری پرونده در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
همزمان با پیگیری پرونده در اداره یازدهم، دو روز بعد، از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 کشف جسد مثله شدهای در خیابان بازرگان ـ جنب اتوبان صیاد شیرازی، به کلانتری 106 شهید نامجو اعلام شد.
با حضور مأموران کلانتری در محل، بلافاصله موضوع به پلیس آگاهی و قاضی کشیک ویژه قتل دادسرای جنایی اعلام شد.
در بررسیهای انجام شده مشخص شد که اعضای بدن کشف شده شامل دو دست، دو پا بریده شده و سر کاملا سوخته شده متعلق به مرد ناشناسی است که توسط قاتل یا قاتلین به قتل رسیده است.
با حضور قاضی روشن، کارآگاهان بررسی صحنه جرم اداره دهم، عوامل تشخیص هویت و پزشکی قانونی در محل، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل و جهت انجام تحقیقات تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
با آغاز رسیدگی به پرونده در اداره دهم، کارآگاهان این اداره ضمن بررسی مشخصات افراد فقدانی اقدام به شناسایی موارد مشابه با جسد کشف شده کرده و نهایتا موفق به شناسایی هویت جسد به نام علیرضا شدند که فقدان این شخص توسط اعضای خانوادهاش به پلیس اعلام شده بود که با کشف جسد فقدانی، پرونده جهت ادامه تحقیقات و شناسایی قاتل یا قاتلین از اداره یازدهم به دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع شد.
با گذشت تنها چند روز از کشف جسد مثله شده مقتول، مأموران کلانتری 102 پاسداران در حین گشت زنی در منطقه پاسداران، به یک دستگاه خودرو سواری پارک شده در خیابان بوستان ششم مشکوک شدند که در بررسی بعمل آمده مشخص شد که خودرو دارای دستور توقیف از سوی پلیس آگاهی است که با اعلام کشف خودرو به پلیس آگاهی مشخص شد که خودرو به مقتولی که جسدش چند روز پیش در خیابان بازرگان کشف شده بود تعلق دارد.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان اداره دهم موفق به شناسایی معصومه شدند که مقتول آخرین بار در نزدیکی محل سکونت وی مشاهده شده بود و با مراجعه کارآگاهان به محل سکونت معصومه 49 ساله در خیابان شهید بهشتی ـ خیابان قنبرزاده، وی در اظهارات اولیه با وجود اعلام این موضوع که مقتول را می شناسد.
این فرد در ادامه مدعی شد: مقتول مدعی شده بود که قادر است برای من وام قرض الحسنه تهیه کند و به این بهانه مبلغ 7 ملیون تومان از من دریافت کرد اما پس از دریافت پول دیگر از او هیچ خبری از وی و یا سرنوشتش ندارم.
با توجه به برخی اظهارات معصومه و وجود تناقضات آشکار میان اظهارات وی با اطلاعات بدست آمده در مسیر رسیدگی به این پرونده، کارآگاهان اداره دهم ضمن انجام هماهنگیهای لازم با بازپرس پرونده به بازرسی محل سکونت معصومه پرداخته و موفق به کشف آثار جنایت در داخل منزل وی شدند.
با کشف آثار جنایت در خانه معصومه این فرد، بلافاصله وی توسط کارآگاهان اداره دهم دستگیر و جهت انجام تحقیقات به پلیس آگاهی تهران بزرگ انتقال داده شد.
با آغاز تحقیقات از وی در اظهارات جدیدی که تا پیشتر هیچگونه اشارهای به آن نکرده بود، مدعی ربوده شدن خود در ساعت 24 آن روز توسط سرنشینان یکدستگاه خودرو سواری و آزاد شدن مجدد وی پس از گذشت تنها ساعاتی از ربوده شدنش در زیر پل چوبی شد و عنوان داشت: به احتمال بسیار زیادی آثار مربوط به جنایت توسط ربایندگان به خانهام انتقال داده شده است.
همزمان با ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان موفق به شناسایی فردی به نام مسعود 23 ساله در همسایگی محل سکونت متهمه شدند که مدعی بود به درخواست متهمه اقدام به شستن یک تخته فرش در پشت بام منزل وی کرده؛ مسعود به کارآگاهان گفت: وی عنوان کرد که شربت آلبالو بر روی یکی از فرشهای خانهاش ریخته و به این بهانه از من خواست تا فرش را در بالای پشت بام منزلش شستشو کنم.
مسعود در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: زمانیکه در حال شستن فرش بودم، متوجه شدم که رنگ قرمز خارج شده از داخل فرش نه به خاطر رنگ شربت آلبالو بلکه به خاطر خونی است که بر روی فرش ریخته شده؛ پس از شستن فرش، متهمه در حالیکه دو بسته پلاستیک مشکی به همراه خود داشت، از من درخواست کرد تا وی را به آدرسی در خیابان صیاد شیرازی برسانم و پس از پیاده کردن وی در آن محل دیگر اطلاعی از وی نداشتم تا اینکه پس از سه روز از این ماجرا، مجددا با من تماس گرفت و درخواست انجام کار دیگری را از من داشت که اینبار من به تندی با او برخورد کرده و از او خواستم تا دیگر با من تماسی نداشته باشد.
با توجه به اظهارات مسعود، کاراگاهان اداره دهم بار دیگر با مراجعه به منزل متهمه و با هدایت مسعود موفق به شناسایی تخته فرش شسته شده در پشت بام خانه متهمه شدند.
کارآگاهان اداره دهم در ادامه تحقیقات و با بررسی سوابق متهمه اطلاع پیدا کردند که وی از اعضای سابق دو گروهک تروریستی منافقین و اشرف دهقان بوده و به مدت سه سال نیز در پایگاه گروهک منافقین ( پادگان اشرف ) ، انواع آموزشهای تروریستی را سپری کرده است.
در ادامه تحقیقات و با وجود گذشت نزدیک به 20 ماه از زمان رسیدگی به این پرونده و در حالیکه در تمامی این مدت متهمه تلاش داشت تا مسیر رسیدگی به این پرونده را از طریق ارائه اطلاعات کذب به انحراف بکشاند، وی بار دیگر با طرح ادعای جدیدی با اعتراف به اطلاع از وقوع جنایت عنوان داشت که جنایت توسط همسر صیغهای وی انجام شده و وی در طول این مدت به واسطه علاقه به همسرش اعتراف نکرده؛ بلافاصله هماهنگی های قضایی لازم انجام و همسر متهمه به نام عبدالله 65 ساله در 30 بهمن سال جاری دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل شد.
عبدالله پس از اطلاع از اظهارات متهمه ضمن انکار هرگونه ارتکاب جنایت، با معرفی معصومه به عنوان عامل جنایت در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در مورخه 6 خرداد سال گذشته همسرم با من تماس گرفت و به بهانه سوختگی ناشی از ریخته شدن روغن بر روی پا از من خواست به خانهاش بروم اما زمانیکه به خانه رسیدم، معصومه چند بسته بندی پلاستیکی سیاه که بوی شدید تعفن از آنها خارج می شد را به من داد و با کمک یکدیگر آنها را در صندوق عقب ماشین من گذاشته و از آنجا به سمت خروجی غرب تهران حرکت کردیم؛ در بین مسیر به پمب بنزین دهکده المپیک رفته و پس از خرید بنزین، به سمت اتوبان تهران ـ ساوه رفته و در انجا بسته های پلاستیکی را در داخل گودالی انداخته و خودش ( متهمه ) شخصا بسته های پلاستیکی را با بنزین به آتش کشید و در مسیر بازگشت به خانه صراحتا عنوان داشت که اقدام به ارتکاب قتل کرده و مقتول را با ضربات چکش به قتل رسانده و سپس مثله کرده است.
با توجه به اظهارات همسر متهمه در خصوص ارتکاب جنایت توسط معصومه، کارآگاهان بار دیگر به تحقیق از متهمه پرداخته و اینبار پس از گذشت نزدیک به 20 ماه انکار جنایت و طرح انواع داستانهای دروغین جهت ایجاد انحراف در مسیر رسیدگی به پرونده، متهمه به ناچار مجبور به اعتراف شد.
متهمه ضمن اعتراف صریح به ارتکاب جنایت، به کارآگاهان گفت: پس از چندین روز اصرار و به بهانههای مختلف، سرانجام توانستم مقتول را به خانهام بکشانم؛ ابتدا با دادن نوشیدنی مسموم کاری کردم تا وی از حالت عادی خارج شود؛ به محض خوابیدن مقتول، با چکشی که از قبل آماده کرده بودم، بر روی سینهاش نشسته و چندین ضربه به سر او زدم.
ناگهان با وجود ضربههای محکم چکش، مقتول در یک لحظه به هوش آمد؛ در حالیکه قصد داشت تا با فریاد زدن درخواست کمک کند، دستم را در داخل دهانش قرار داده و مجدداً با چکش چندین ضربه محکم دیگر به سر او وارد کردم؛ پس از اطمینان از مرگ مقتول ناگهان متوجه شدم که تمام بدن و لباس هایم خون آلود شده؛ بلافاصله آثار خون را پاک کرده و پس از کشاندن جنازه به داخل حمام، با استفاده از آموزش هایی که در پادگان اشرف سپری کرده بودم مقتول را مثله کرده و نهایتا در دو نوبت اعضای بدن مقتول را در قالب بسته بندی های پلاستیکی از خانه خارج کردم؛ نهایتا پس از انتقال قسمتی از جنازه به اتوبان تهران ـ ساوه و آتش زدن آن، ماشین مقتول را که در ابتدای کوچه محل سکونتم قرار داشت برداشته، در پاسداران رها کرده و با کرایه ماشین دربستی به منزل بازگشتم.
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعترافات صریح متهمه، از سوی بازپرس پرونده قرار بازداشت موقت صادر و متهمه به همراه دو متهم دیگر مرد پرونده، جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.