تسنیم : هنرمند پیشکسوت تئاتر و سینما، گفت: الان در تئاتر جوهره خلاقیت یک آرتیست را کنار گذاشتهایم و چسبیدهایم به امکانات و پول دولت، باید در تئاتر جریانساز و خلاق شویم.
شب گذشته برنامه «مجله تئاتر» با حضور علی نصیریان، داریوش مؤدبیان، اشکان غفارعدلی کارشناس تئاتر و منوچهر اکبرلو کارشناس و مجری برنامه مسائل و مشکلات تئاتر غیر تهران را مورد بررسی قرار داد.
غفارعدلی با این سوال که تئاتر در دیگر استانها، مقابل تئاتر در تهران که همه امکانات لازم را دارد مظلوم واقع شده و اندیشهای برای رفع این مشکلات نشده است بحث را با علی نصیریان و داریوش مؤدبیان آغاز کرد که نصریان در پاسخ گفت: من خیلی احاطهای به این مسائل ندارم، ولی در مجموع احساسم از آنچه که دیدهام این است که در قبل از انقلاب تئاتر به طور جدی و خوبی از تهران به شهرستانها هم رفت. مسئلهای که بسیار مهم است و همه چه در تئاتر تهران و چه در تئاتر غیر تهران از آن غافل هستند؛ جریان تئاتری است که عبارت از تداوم و استمرار حرکتهای گروههای تئاتر در راستای ارتقای کیفی آثار است.
وی تصریح کرد: جریان تئاتر باید استمرار داشته باشد گروه باید جریان به وجود بیاود و این تداوم باعث توسعه گروه میشود. وقتی گروه باشد آدمها همدیگر را میشناسند و انسانهایی که با هم کار میکنند باید از لحاظ انسانی از هم شناخت داشته باشند و نکات قوت و ضعف یکدیگر را بشناسند. اگر بهترین بازیگر هم باشید و نقش رو به روی خودت را خوب نشناسی نمیتوانید بازی کنید. آیا با این اوصاف ما میتوانیم به حالت ناب تئاتر برسیم. این تداوم گروه و استمراری بودن آن، باید کارکردی 10 یا 15 ساله داشته باشد.
مؤدبیان در ادمه صحبتهای نصیریان اظهار کرد: اساسا در تئاتر درک عمل تئاتری همان درک تشکیل گروه است. تا وقتی که درک نکنیم تئاتر یک عمل اجتماعی و گروهی است و معنای رسانه را میدهد، نمیتوانیم تئاتر نابی داشته باشیم. تئاتر حرفهای از دل یک گروه نمایشی بیرون میآید و هنرمند تئاتر هنرمند نقاش نیست که در خلوت کار کند، او باید در مقابل گروهی از انسانها باشند و نیازشان را بداند. هنرمندان تئاتر غیر تهران هم باید متوجه این باشند که گروه نمایش هدف دارد و باید شاخصههای گوناگونی مانند نویسنده، طراحی صحنه و... را دارا باشد.
کارشناس برنامه این سوال را مطرح کرد که شاید کمبود تخصص مشکل گروههای غیر تهران است؛ که مؤدبیان در پاسخ گفت: وقتی میگوییم استقرار گروه، باید این گروه دارای شرایط لازم هم باشد، اول آموزش این که چطور گروه را تشکیل دهیم، دوم آموزشهای تخصصی گروه و سپس استقرار این گروه در مکانی مشخص، در این صورت است که تماشاگر عام ما باید به بلیت خریدن نیاز پیدا کند و در مقابلش توقع یک نمایش خوب را هم داشته باشد.
وی تصریح کرد: تئاتر باید یارانه دریافت کند و ما در کشوری هستیم که متاسفانه یارانههای فرهنگی را نادیده میگیرند. ما باید یک سیاست معقول و منطقی برای تمرکززدایی داشته باشیم و تهران را که یک مکنده جذاب گروههای غیر تهران است را بکاهیم، گروهها باید حمایت شوند و این نتیجه همدلی و همفکری اعضای تئاتر و مسئولان مربوطه است. باید بدانیم چه اتفاقاتی در دهه 40 در ایران افتاد که باعث شکوفایی تئاتر در تهران و متعاقبا به دیگر استانها هم رسید و بعد از آن چرا این چراغ شکوفایی خاموش شد و چرا هنرمندان تبریز به تهران آمدند. ما باید برنامهریزی، سیاستگذاری و پیگیری این سیاستها را داشته باشیم.
نصریان در پاسخ به سوال غفارعدلی مبنی بر اینکه آیا تمرکززدایی معضلی است که باعث شد در تقسیم امکانات ناعادلانه باشیم؛ گفت: این مسئله بُعد سیاسی و اجتماعی دارد و نه تنها در مسئله تئاتر بلکه در همه حوزهها و در حد کلان همه امکانات در تهران است و من صحبت خاصی در این مورد ندارم. اما به اعتقادمن آموزش در استانها جایگاه بالاتری دارد، مرکز آموزش و اداره آن باید دائمی باشد، این را بدانیم که اصل موضوع تئاتر عبارت است از انسان، استمرار و کمک دولت که این کمک دولت فرعی است. ما الان جوهر خلاقیت یک آرتیست را کنار گذاشتهایم و چسبیدهایم به امکانات و پول دولت، باید در تئاتر جریانساز و خلاق شویم.
مؤدبیان در پایان در رابطه با سوال کارشناس برنامه که پژوهشالگویی و کاربردی چه جایگاهی در تئاتر دارد، اظهار کرد: هیچگاه یک پژوهش الگو و فرمولی مستقیم نمیخواهد، ابتدا باید پژوهش کنیم و این در کشور ما اشتباه است که میگویند نتایج پژوهش در قبل از انجام آن باید مشخص شود. پژوهش آزمون است و نیازمند خطا، به نظر من آموزش مهم است و آموزش دانشگاهی ما پر از اشکال است و ما مبنای مشخص و درامنویس خوب نداریم.
وی افزود: به نظر من هر استان باید درامنویس داشته باشد. پیش از هر چیز باید سعی شود که گروه در جایی مستقر شود و در بسیاری از استانهای و شهرستان و حتی تهران تالارهایی چند منظوره ساخته شده که آخرین منظورشان تئاتر بوده است. ما د ربسیاری از استانها مشکل فرهنگی داریم و این مشکل فرهنگی این است که هنرمندان با یکدیگر کنار نمیآیند و یا سخت میتوانند با یکدیگر کنار بیایند، به نوعی با هم تفرقه دارند. تئاتر ما پر از جشنوارههای گوناگون است و هدفش آماری است نه کیفیتی، در حالی که در جشنواره کیفیت ارجعیت دارد. یک سال پیشنهاد دادم که در آئیننامه بازنگری شود و اگر یک سال این جشنوارهها تعطیل شود هیچ اتفاق خاصی نیافتاده است، بلکه چند جشنواره که معتبر هستند پذیرای کارهای با کیفیت میشوند.
در ادامه برنامه «مجله تئاتر» امین عظیمی به همراه منوچهر اکبرلو نمایش «یادداشتی برای سهراب» را با حضور اصغر خلیلی کارگردان نمایش نقد و بررسی کردند.
شب گذشته برنامه «مجله تئاتر» با حضور علی نصیریان، داریوش مؤدبیان، اشکان غفارعدلی کارشناس تئاتر و منوچهر اکبرلو کارشناس و مجری برنامه مسائل و مشکلات تئاتر غیر تهران را مورد بررسی قرار داد.
غفارعدلی با این سوال که تئاتر در دیگر استانها، مقابل تئاتر در تهران که همه امکانات لازم را دارد مظلوم واقع شده و اندیشهای برای رفع این مشکلات نشده است بحث را با علی نصیریان و داریوش مؤدبیان آغاز کرد که نصریان در پاسخ گفت: من خیلی احاطهای به این مسائل ندارم، ولی در مجموع احساسم از آنچه که دیدهام این است که در قبل از انقلاب تئاتر به طور جدی و خوبی از تهران به شهرستانها هم رفت. مسئلهای که بسیار مهم است و همه چه در تئاتر تهران و چه در تئاتر غیر تهران از آن غافل هستند؛ جریان تئاتری است که عبارت از تداوم و استمرار حرکتهای گروههای تئاتر در راستای ارتقای کیفی آثار است.
وی تصریح کرد: جریان تئاتر باید استمرار داشته باشد گروه باید جریان به وجود بیاود و این تداوم باعث توسعه گروه میشود. وقتی گروه باشد آدمها همدیگر را میشناسند و انسانهایی که با هم کار میکنند باید از لحاظ انسانی از هم شناخت داشته باشند و نکات قوت و ضعف یکدیگر را بشناسند. اگر بهترین بازیگر هم باشید و نقش رو به روی خودت را خوب نشناسی نمیتوانید بازی کنید. آیا با این اوصاف ما میتوانیم به حالت ناب تئاتر برسیم. این تداوم گروه و استمراری بودن آن، باید کارکردی 10 یا 15 ساله داشته باشد.
مؤدبیان در ادمه صحبتهای نصیریان اظهار کرد: اساسا در تئاتر درک عمل تئاتری همان درک تشکیل گروه است. تا وقتی که درک نکنیم تئاتر یک عمل اجتماعی و گروهی است و معنای رسانه را میدهد، نمیتوانیم تئاتر نابی داشته باشیم. تئاتر حرفهای از دل یک گروه نمایشی بیرون میآید و هنرمند تئاتر هنرمند نقاش نیست که در خلوت کار کند، او باید در مقابل گروهی از انسانها باشند و نیازشان را بداند. هنرمندان تئاتر غیر تهران هم باید متوجه این باشند که گروه نمایش هدف دارد و باید شاخصههای گوناگونی مانند نویسنده، طراحی صحنه و... را دارا باشد.
کارشناس برنامه این سوال را مطرح کرد که شاید کمبود تخصص مشکل گروههای غیر تهران است؛ که مؤدبیان در پاسخ گفت: وقتی میگوییم استقرار گروه، باید این گروه دارای شرایط لازم هم باشد، اول آموزش این که چطور گروه را تشکیل دهیم، دوم آموزشهای تخصصی گروه و سپس استقرار این گروه در مکانی مشخص، در این صورت است که تماشاگر عام ما باید به بلیت خریدن نیاز پیدا کند و در مقابلش توقع یک نمایش خوب را هم داشته باشد.
وی تصریح کرد: تئاتر باید یارانه دریافت کند و ما در کشوری هستیم که متاسفانه یارانههای فرهنگی را نادیده میگیرند. ما باید یک سیاست معقول و منطقی برای تمرکززدایی داشته باشیم و تهران را که یک مکنده جذاب گروههای غیر تهران است را بکاهیم، گروهها باید حمایت شوند و این نتیجه همدلی و همفکری اعضای تئاتر و مسئولان مربوطه است. باید بدانیم چه اتفاقاتی در دهه 40 در ایران افتاد که باعث شکوفایی تئاتر در تهران و متعاقبا به دیگر استانها هم رسید و بعد از آن چرا این چراغ شکوفایی خاموش شد و چرا هنرمندان تبریز به تهران آمدند. ما باید برنامهریزی، سیاستگذاری و پیگیری این سیاستها را داشته باشیم.
نصریان در پاسخ به سوال غفارعدلی مبنی بر اینکه آیا تمرکززدایی معضلی است که باعث شد در تقسیم امکانات ناعادلانه باشیم؛ گفت: این مسئله بُعد سیاسی و اجتماعی دارد و نه تنها در مسئله تئاتر بلکه در همه حوزهها و در حد کلان همه امکانات در تهران است و من صحبت خاصی در این مورد ندارم. اما به اعتقادمن آموزش در استانها جایگاه بالاتری دارد، مرکز آموزش و اداره آن باید دائمی باشد، این را بدانیم که اصل موضوع تئاتر عبارت است از انسان، استمرار و کمک دولت که این کمک دولت فرعی است. ما الان جوهر خلاقیت یک آرتیست را کنار گذاشتهایم و چسبیدهایم به امکانات و پول دولت، باید در تئاتر جریانساز و خلاق شویم.
مؤدبیان در پایان در رابطه با سوال کارشناس برنامه که پژوهشالگویی و کاربردی چه جایگاهی در تئاتر دارد، اظهار کرد: هیچگاه یک پژوهش الگو و فرمولی مستقیم نمیخواهد، ابتدا باید پژوهش کنیم و این در کشور ما اشتباه است که میگویند نتایج پژوهش در قبل از انجام آن باید مشخص شود. پژوهش آزمون است و نیازمند خطا، به نظر من آموزش مهم است و آموزش دانشگاهی ما پر از اشکال است و ما مبنای مشخص و درامنویس خوب نداریم.
وی افزود: به نظر من هر استان باید درامنویس داشته باشد. پیش از هر چیز باید سعی شود که گروه در جایی مستقر شود و در بسیاری از استانهای و شهرستان و حتی تهران تالارهایی چند منظوره ساخته شده که آخرین منظورشان تئاتر بوده است. ما د ربسیاری از استانها مشکل فرهنگی داریم و این مشکل فرهنگی این است که هنرمندان با یکدیگر کنار نمیآیند و یا سخت میتوانند با یکدیگر کنار بیایند، به نوعی با هم تفرقه دارند. تئاتر ما پر از جشنوارههای گوناگون است و هدفش آماری است نه کیفیتی، در حالی که در جشنواره کیفیت ارجعیت دارد. یک سال پیشنهاد دادم که در آئیننامه بازنگری شود و اگر یک سال این جشنوارهها تعطیل شود هیچ اتفاق خاصی نیافتاده است، بلکه چند جشنواره که معتبر هستند پذیرای کارهای با کیفیت میشوند.
در ادامه برنامه «مجله تئاتر» امین عظیمی به همراه منوچهر اکبرلو نمایش «یادداشتی برای سهراب» را با حضور اصغر خلیلی کارگردان نمایش نقد و بررسی کردند.