حسين مرعشي، عضو حزب كارگزاران با اشاره به اظهارات اخیر آیت الله مصباح یزدی می گوید: بايد ديد آيتالله جنتي تابع رهبري هستند يا تابع امثال آيتالله مصباح
به گزارش انتخاب ؛ او ميگويد كه رهبري نظام در اظهارات خود در مشهد از همه گروههاي سياسي خواستهاند تا در انتخابات حضوري جدي داشته باشند و اظهاراتي از جنس رد صلاحيت اصلاحطلبان هرگز همسو با اين مطالبه رهبري نظام نيست.
به گفته مرعشي، آيتالله مصباحيزدي به جاي معذرتخواهي از ملت ايران بابت اشتباهي كه در حمايت از آقاي احمدينژاد در اين سالها داشتهاند همچنان بر طبل مخالفت با اصلاحطلبان ميكوبند. اگر اصلاحطلبان راي ندارند پس چرا بايد رد صلاحيت شوند؟
متن گفت و گوی او با اعتماد در پی می آید:
آقاي مرعشي برخي از چهرههاي سرشناس اصولگرا مانند آيتالله مصباحيزدي طي اظهاراتي مدعي شدهاند كه كانديداهاي احتمالي اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري رد صلاحيت ميشوند. اين در حالي است كه هنوز كانديداي اصلاحطلبان مشخص نشده و شوراي نگهبان هنوز پروژه احراز صلاحيت كانديداها را آغاز نكرده است. به نظر جنابعالي چرا در حالي كه رهبري انقلاب در سخنان خود در مشهد بر حضور همه سلايق سياسي در انتخابات و مديريت كشور تاكيد موكد داشتهاند، سرشناسان اصولگرا چنين اظهاراتي را مطرح ميكنند؟
آيتالله مصباحيزدي به جاي معذرتخواهي از ملت ايران بابت اشتباهي كه در حمايت از آقاي احمدينژاد در اين سالها داشتهاند همچنان بر طبل مخالفت با اصلاحطلبان ميكوبند. اگر اصلاحطلبان راي ندارند پس چرا بايد رد صلاحيت شوند؟ و در واقع ايشان توصيه كند كه شوراي نگهبان از ورود اصلاحطلبان جلوگيري كند. بعد آقاي مصباح مدعي ولايتمداري هستند. ايشان اگر به واقع ولايتمدار هستند اظهارات اينگونه كه تضعيفكننده پايههاي جمهوريت نظام و بر خلاف فرمايشات مقام معظم رهبري در مشهد است را بيان نميكردند. وقتي كه رهبري از همه گروهها ميخواهند كه حتما بايد در انتخابات حضور فعال داشته باشند چرا امثال آيتالله مصباحيزدي در مسير حذف رقباي خودشان از انتخابات قرار ميگيرند؟ در ضمن بايد به اين مساله هم اشاره داشته باشم؛ مگر آقايان نميگفتند كه اصلاحطلبان مردهاند و اصلاحات تمام شده است اگر واقعا اصلاحطلبي مرده است، از مرده چرا ميترسند؟
فكر ميكنيد دليل اين همه واهمه و نگراني از حضور اصلاحطلبان در انتخابات چيست؟
آقايان در واقع هشت سال مديريت كشور را در اختيار داشتند و 600 ميليارد دلار منابع ناياب و كمياب در اختيارشان بوده اما كشور را به سمتي بردهاند كه حتي خودشان هم توان دفاع از اين سبك مديريت را ندارند. نرخ تورم 30 الي 40 درصدي را نگاه كنيد. مردم سوال ميكنند كه چرا دولتي كه به اندازه درآمد 70 سال ديگر دولتها درآمد داشته است بايد اينچنين گرفتار تورم و گراني و ضعف قدرت خريد شود. به همين جهت است كه خودشان هم متوجه اين مساله شدهاند كه مردم ايران از مديريت اصولگرايان دل خوشي ندارند. اينچنين است كه در اعلام برائت از احمدينژاد از هم سبقت ميگيرند تا كه شايد با قرباني كردن احمدينژاد كليت گفتمان اصولگرايي را نجات دهند در حالي كه حافظه مردم ايران همچنان درگير كاستيها و نواقصي است كه ثمره مديريت آقاي احمدينژاد و حمايتهاي بيمثل و مثال اصولگرايان در تمامي اين سالها از اوست.
يعني معتقديد اصولگرايان ميدانند كه مردم ايران با ديدن مشكلات و نواقصي كه اين روزها گريبانگيرشان شده است به مقايسه مديريت اصولگرايان با اصلاحطلبان و دوران سازندگي مينشينند و همين مقايسه باعث افزايش بياعتمادي روز افزون مردم به گفتمان اصولگرايي شده است كه شايد ماحصل و خروجي اين بياعتمادي را در انتخابات نشان اصولگرايان بدهند؟
شك نكنيد كه غير از اين نيست. اگر جايي براي دفاع اين آقايان باقي مانده بود حتما با شهامت ميآمدند و به همه رقباي انتخاباتي خود ميگفتند كه بياييد در انتخابات شركت كنيد تا ببينيد كه مردم به چه كسي راي ميدهند اما چون ميدانند كه صحنه انتخابات يازدهم فرصتي براي ملت است تا از دست مديريت ناصحيح و حيف و ميل شدن اموال عمومي جلوگيري كنند بر همين مبنا از همين حالا شروع كردهاند تا با با ابزار قدرت از ورود رقباي قدرتمند و صاحب پايگاه اجتماعي خود جلوگيري كنند. اصولگرايان ميدانند كه اگر جلوي اصلاحطلبان را با هر روشي نگيرند و اصلاحطلبان وارد انتخابات شوند بايد متن قدرت را رها كنند و از فرداي انتخابات در خانههايشان شاهد تلاش اصلاحطلبان براي اصلاح خرابكاريهاي مديريتي خود باشند.
اين قبيل اظهارات تا چه ميزان در روحيه اصلاحطلبان براي معرفي كانديداي انتخابات يا عدم اعلام كانديدا موثر است؟آيا اصلاحطلبان با شنيدن اين قبيل اظهارات كه اصلاحطلبان قطعا رد صلاحيت ميشوند بايد دست از انتخابات بشويند يا آنكه نه به تكليف سياسي خود بايد عمل كنند؟
بايد ديد شخص آيتالله جنتي تابع رهبري هستند يا تابع امثال آيتالله مصباحيزدي. اصلاحطلبان در اين صورت تشخيصشان براي ورود اين ميشود كه اگر شوراي نگهبان در مرحله اول به سخنان رهبري انقلاب در مشهد متعهد است طبيعتا وارد انتخابات ميشوند اما اگر تشخيص اصلاحطلبان اين بشود كه آيتالله جنتي به سياستها و و اظهارات مقام معظم رهبري در مشهد پايبند نيست در داشتن كانديدا براي انتخابات ترديد خواهند كرد.
همچنين ما منتظر هستيم ببينيم نيروهاي نظامي و شبهنظامي تا چه ميزان به مطالبه رهبري معظم انقلاب پايبند هستند. وقتي رهبري انقلاب اعلام ميفرمايند كه تنها يك راي دارند و از رايشان هم كسي مطلع نميشود و به هيچوجه قايل به القاي رايشان در انتخابات نيستند آيا نيروهاي نظامي و شبهنظامي هم از اين رفتار رهبري نظام تبعيت ميكنند و دست از تحميل نظرشان ميكشند يا آنكه تلاش ميكنند تا نظر و ديدگاهشان را عملياتي كنند. اين مسائل بايد روشن شود تا تكليف اصلاحطلبان هم مشخص شود. در صورت عملياتي شدن اظهارات رهبري در مشهد شاهد انتخابات پرشوري خواهيم بود.
با توجه به واقعيتهاي موجود، اصلاحطلبان چه جايگاه و شرايطي در فضاي سياسي كشور جداي از مباحثي كه امثال آيتالله مصباحيزدي مطرح كردهاند، دارند؟
بايد توجه داشت كه اصلاحطلبان از يك انتخابات رقابتي اول آنكه شكست هم بخورند استقبال ميكنند چرا كه پيروزي يا شكست براي اصلاحطلبان در انتخابات با توجه به شرايط كشور آنچنان حائز اهميت نيست، آنچه براي اصلاحطلبان اهميت دارد اين است كه سازو كار جابهجايي قدرت با راي مردم و اصالت داشتن راي مردم در جمهوري اسلامي محفوظ بماند. براي اصلاحطلبان در واقع سلامت انتخابات، شرايط عادلانه و رقابتي و استفاده نكردن مسوولان از ابزار و لوازم دولتي براي پيروزي در رقابتهاي سياسي اهميت دارد.
آقاي مرعشي، مفروض بر پيروزي يك كانديداي اصلاحطلب در انتخابات به نظر ميرسد بايد از هماكنون پاسخي براي اين سوال وجود داشته باشد كه اصلاحطلبان چه ابزار و لوازمي را براي اصلاح برخي مناسبات اجرايي و حقوقي كشور در اختيار دارند؟ چرا كه شاهد آن بوديم كه اصلاحطلبان در مقطعي هم دولت را در اختيار داشتند و هم مجلس را اما گاها به بن بست ميرسيدند. چه ضمانتي وجود دارد كه فرض بر رييسجمهور شدن يك فرد اصلاحطلب بازهم اصلاحطلبان به بنبست نرسند؟
اين مساله همچنان وجود خواهد داشت. ما معتقديم كه معناي موفقيت در موفقيت مطلق خلاصه نميشود. همه آنچه در دوران اصلاحات هم انجام شد صرفنظر از اتفاقاتي كه افتاد اما مديريت اصلاحطلبانه بر روي شاخصهاي كشور تاثير مثبت گذاشت اما درباره سوالي كه مطرح كرديد بايد بگويم گريزي از اين مسائل نيست. در زمان دولت اصلاحات هم گفته ميشد كه اگر دولتي بيايد كه قواي سهگانه يكپارچه شوند خيلي از مشكلات كشور حل خواهد شد اما شاهد اين بوديم و هستيم كه قواي سهگانه يكپارچه هم شدند اما درون اين يكپارچگي، كارآمدي، رشد، رفاه و توسعه كشور بيرون نيامد.
يعني اصولگرايان هم به اين نتيجه رسيدند كه مديريت كشور با يك گفتمان حاكم نشدني است...
حتما همين گونه است كه پروژه حاكميت يكدست پروژهيي شكست خورده است. بايد به دنبال دولتهاي كارآمدي براي ايران بود فارغ از اينكه اين دولتها اصلاحطلب باشند يا اصولگرا. بايد بگويم بهترين نوع رقابت در ميان جناحين سياسي كشور رقابت بر سر كارآمدي دولتهايشان است نه آنكه تكفير و تسفيق و توهين و جسارت بر سر اداره كشور و رقابتهاي سياسي و مردم سايه بيندازد.
با اين تفاسير معتقديد كه اگر شرايط عادلانه و مساوي با اصولگرايان برايشان فراهم شود حاضرند تا باري را كه بر دوش اصولگرايان سنگيني ميكند و ثمرهاش چيزي جز مصايب و مشكلاتي است كه امروز ايران و ايراني با آن مواجه شده است را بردارد و بر دوش خود بگذارد؟
حتما اينچنين است. اين را بايد بگويم كه خروج كشور از مشكلات دروني و بيروني خواسته قلبي اصلاحطلبان است. آنچه براي اصلاحطلبان حايز اهميت است همين مساله است نه مسائل حزبي. اصلاحطلبان دلشان براي بهبود وضعيت كشور ميتپد و از اين همه مشكلاتي كه مردم با آن دست و پنجه نرم ميكنند نگران و ناراحتاند.
آقاي مرعشي واقعا اگر اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري با هيبتي مستقل ورود پيدا نكنند ظرفيت و پايگاه اجتماعي خود را از دست خواهند داد؟
نه اينگونه نيست. اصلاحطلبي يك واقعيت اجتماعي است و در حال حاضر كه ما بر سر مسائل درون جناحي بحث ميكنيم خيلي از دوستان معتقدند كه ما اگر در انتخابات كانديدا نداشته باشيم پايگاه اجتماعيمان تقويت ميشود چرا كه بخشي از جامعه ايراني از سياستهاي موجود رنجيده است و اكثر رنجيدگان از سياستها و مديريت اصولگرايان توقع معرفي نكردن كانديدا از سوي اصلاحطلبان را دارند. اين مساله هم يك مساله جدي در بين اصولگرايان است.
با توجه به اينكه اصلاحطلبان هزينههاي بيشماري را تا به امروز براي فعاليت سياسي پرداخت كردهاند توانايي دادن هزينههاي بيشتر براي برخي تغييرات در مناسبات اجرايي و حقوقي ساختار را دارند؟
بله، حتما دارند. اصلاحطلبان تجربه خاصي دارند، كشور هم به دليل مديريت غلط اصولگرايان دچار لطمه جدي شده و در اين ميان اصلاحطلبان مسووليتي تاريخي بر عهده دارند تا يك بار ديگر طعم مديريت كارآمد را در ذائقه ملت ايران قرار بدهند.
به نظر جنابعالي جداي از آيتالله هاشميرفسنجاني در ميان كانديداهايي كه تا به امروز براي انتخابات اعلام حضور كردهاند آيا فردي وجود دارد كه بتواند كشور را از مشكلات امروز نجات دهد؟
به اعتقادم همچنان بايد منتظر تركيب نهايي كانديداهاي انتخابات بود. هنوز ليست نامزدهاي انتخابات تكميل نشده است.
به نظر جنابعالي آيا آيتالله هاشميرفسنجاني در انتخابات حضور پيدا خواهند كرد ؟
فكر نميكنم كه ايشان بيايند.
به گزارش انتخاب ؛ او ميگويد كه رهبري نظام در اظهارات خود در مشهد از همه گروههاي سياسي خواستهاند تا در انتخابات حضوري جدي داشته باشند و اظهاراتي از جنس رد صلاحيت اصلاحطلبان هرگز همسو با اين مطالبه رهبري نظام نيست.
به گفته مرعشي، آيتالله مصباحيزدي به جاي معذرتخواهي از ملت ايران بابت اشتباهي كه در حمايت از آقاي احمدينژاد در اين سالها داشتهاند همچنان بر طبل مخالفت با اصلاحطلبان ميكوبند. اگر اصلاحطلبان راي ندارند پس چرا بايد رد صلاحيت شوند؟
متن گفت و گوی او با اعتماد در پی می آید:
آقاي مرعشي برخي از چهرههاي سرشناس اصولگرا مانند آيتالله مصباحيزدي طي اظهاراتي مدعي شدهاند كه كانديداهاي احتمالي اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري رد صلاحيت ميشوند. اين در حالي است كه هنوز كانديداي اصلاحطلبان مشخص نشده و شوراي نگهبان هنوز پروژه احراز صلاحيت كانديداها را آغاز نكرده است. به نظر جنابعالي چرا در حالي كه رهبري انقلاب در سخنان خود در مشهد بر حضور همه سلايق سياسي در انتخابات و مديريت كشور تاكيد موكد داشتهاند، سرشناسان اصولگرا چنين اظهاراتي را مطرح ميكنند؟
آيتالله مصباحيزدي به جاي معذرتخواهي از ملت ايران بابت اشتباهي كه در حمايت از آقاي احمدينژاد در اين سالها داشتهاند همچنان بر طبل مخالفت با اصلاحطلبان ميكوبند. اگر اصلاحطلبان راي ندارند پس چرا بايد رد صلاحيت شوند؟ و در واقع ايشان توصيه كند كه شوراي نگهبان از ورود اصلاحطلبان جلوگيري كند. بعد آقاي مصباح مدعي ولايتمداري هستند. ايشان اگر به واقع ولايتمدار هستند اظهارات اينگونه كه تضعيفكننده پايههاي جمهوريت نظام و بر خلاف فرمايشات مقام معظم رهبري در مشهد است را بيان نميكردند. وقتي كه رهبري از همه گروهها ميخواهند كه حتما بايد در انتخابات حضور فعال داشته باشند چرا امثال آيتالله مصباحيزدي در مسير حذف رقباي خودشان از انتخابات قرار ميگيرند؟ در ضمن بايد به اين مساله هم اشاره داشته باشم؛ مگر آقايان نميگفتند كه اصلاحطلبان مردهاند و اصلاحات تمام شده است اگر واقعا اصلاحطلبي مرده است، از مرده چرا ميترسند؟
فكر ميكنيد دليل اين همه واهمه و نگراني از حضور اصلاحطلبان در انتخابات چيست؟
آقايان در واقع هشت سال مديريت كشور را در اختيار داشتند و 600 ميليارد دلار منابع ناياب و كمياب در اختيارشان بوده اما كشور را به سمتي بردهاند كه حتي خودشان هم توان دفاع از اين سبك مديريت را ندارند. نرخ تورم 30 الي 40 درصدي را نگاه كنيد. مردم سوال ميكنند كه چرا دولتي كه به اندازه درآمد 70 سال ديگر دولتها درآمد داشته است بايد اينچنين گرفتار تورم و گراني و ضعف قدرت خريد شود. به همين جهت است كه خودشان هم متوجه اين مساله شدهاند كه مردم ايران از مديريت اصولگرايان دل خوشي ندارند. اينچنين است كه در اعلام برائت از احمدينژاد از هم سبقت ميگيرند تا كه شايد با قرباني كردن احمدينژاد كليت گفتمان اصولگرايي را نجات دهند در حالي كه حافظه مردم ايران همچنان درگير كاستيها و نواقصي است كه ثمره مديريت آقاي احمدينژاد و حمايتهاي بيمثل و مثال اصولگرايان در تمامي اين سالها از اوست.
يعني معتقديد اصولگرايان ميدانند كه مردم ايران با ديدن مشكلات و نواقصي كه اين روزها گريبانگيرشان شده است به مقايسه مديريت اصولگرايان با اصلاحطلبان و دوران سازندگي مينشينند و همين مقايسه باعث افزايش بياعتمادي روز افزون مردم به گفتمان اصولگرايي شده است كه شايد ماحصل و خروجي اين بياعتمادي را در انتخابات نشان اصولگرايان بدهند؟
شك نكنيد كه غير از اين نيست. اگر جايي براي دفاع اين آقايان باقي مانده بود حتما با شهامت ميآمدند و به همه رقباي انتخاباتي خود ميگفتند كه بياييد در انتخابات شركت كنيد تا ببينيد كه مردم به چه كسي راي ميدهند اما چون ميدانند كه صحنه انتخابات يازدهم فرصتي براي ملت است تا از دست مديريت ناصحيح و حيف و ميل شدن اموال عمومي جلوگيري كنند بر همين مبنا از همين حالا شروع كردهاند تا با با ابزار قدرت از ورود رقباي قدرتمند و صاحب پايگاه اجتماعي خود جلوگيري كنند. اصولگرايان ميدانند كه اگر جلوي اصلاحطلبان را با هر روشي نگيرند و اصلاحطلبان وارد انتخابات شوند بايد متن قدرت را رها كنند و از فرداي انتخابات در خانههايشان شاهد تلاش اصلاحطلبان براي اصلاح خرابكاريهاي مديريتي خود باشند.
اين قبيل اظهارات تا چه ميزان در روحيه اصلاحطلبان براي معرفي كانديداي انتخابات يا عدم اعلام كانديدا موثر است؟آيا اصلاحطلبان با شنيدن اين قبيل اظهارات كه اصلاحطلبان قطعا رد صلاحيت ميشوند بايد دست از انتخابات بشويند يا آنكه نه به تكليف سياسي خود بايد عمل كنند؟
بايد ديد شخص آيتالله جنتي تابع رهبري هستند يا تابع امثال آيتالله مصباحيزدي. اصلاحطلبان در اين صورت تشخيصشان براي ورود اين ميشود كه اگر شوراي نگهبان در مرحله اول به سخنان رهبري انقلاب در مشهد متعهد است طبيعتا وارد انتخابات ميشوند اما اگر تشخيص اصلاحطلبان اين بشود كه آيتالله جنتي به سياستها و و اظهارات مقام معظم رهبري در مشهد پايبند نيست در داشتن كانديدا براي انتخابات ترديد خواهند كرد.
همچنين ما منتظر هستيم ببينيم نيروهاي نظامي و شبهنظامي تا چه ميزان به مطالبه رهبري معظم انقلاب پايبند هستند. وقتي رهبري انقلاب اعلام ميفرمايند كه تنها يك راي دارند و از رايشان هم كسي مطلع نميشود و به هيچوجه قايل به القاي رايشان در انتخابات نيستند آيا نيروهاي نظامي و شبهنظامي هم از اين رفتار رهبري نظام تبعيت ميكنند و دست از تحميل نظرشان ميكشند يا آنكه تلاش ميكنند تا نظر و ديدگاهشان را عملياتي كنند. اين مسائل بايد روشن شود تا تكليف اصلاحطلبان هم مشخص شود. در صورت عملياتي شدن اظهارات رهبري در مشهد شاهد انتخابات پرشوري خواهيم بود.
با توجه به واقعيتهاي موجود، اصلاحطلبان چه جايگاه و شرايطي در فضاي سياسي كشور جداي از مباحثي كه امثال آيتالله مصباحيزدي مطرح كردهاند، دارند؟
بايد توجه داشت كه اصلاحطلبان از يك انتخابات رقابتي اول آنكه شكست هم بخورند استقبال ميكنند چرا كه پيروزي يا شكست براي اصلاحطلبان در انتخابات با توجه به شرايط كشور آنچنان حائز اهميت نيست، آنچه براي اصلاحطلبان اهميت دارد اين است كه سازو كار جابهجايي قدرت با راي مردم و اصالت داشتن راي مردم در جمهوري اسلامي محفوظ بماند. براي اصلاحطلبان در واقع سلامت انتخابات، شرايط عادلانه و رقابتي و استفاده نكردن مسوولان از ابزار و لوازم دولتي براي پيروزي در رقابتهاي سياسي اهميت دارد.
آقاي مرعشي، مفروض بر پيروزي يك كانديداي اصلاحطلب در انتخابات به نظر ميرسد بايد از هماكنون پاسخي براي اين سوال وجود داشته باشد كه اصلاحطلبان چه ابزار و لوازمي را براي اصلاح برخي مناسبات اجرايي و حقوقي كشور در اختيار دارند؟ چرا كه شاهد آن بوديم كه اصلاحطلبان در مقطعي هم دولت را در اختيار داشتند و هم مجلس را اما گاها به بن بست ميرسيدند. چه ضمانتي وجود دارد كه فرض بر رييسجمهور شدن يك فرد اصلاحطلب بازهم اصلاحطلبان به بنبست نرسند؟
اين مساله همچنان وجود خواهد داشت. ما معتقديم كه معناي موفقيت در موفقيت مطلق خلاصه نميشود. همه آنچه در دوران اصلاحات هم انجام شد صرفنظر از اتفاقاتي كه افتاد اما مديريت اصلاحطلبانه بر روي شاخصهاي كشور تاثير مثبت گذاشت اما درباره سوالي كه مطرح كرديد بايد بگويم گريزي از اين مسائل نيست. در زمان دولت اصلاحات هم گفته ميشد كه اگر دولتي بيايد كه قواي سهگانه يكپارچه شوند خيلي از مشكلات كشور حل خواهد شد اما شاهد اين بوديم و هستيم كه قواي سهگانه يكپارچه هم شدند اما درون اين يكپارچگي، كارآمدي، رشد، رفاه و توسعه كشور بيرون نيامد.
يعني اصولگرايان هم به اين نتيجه رسيدند كه مديريت كشور با يك گفتمان حاكم نشدني است...
حتما همين گونه است كه پروژه حاكميت يكدست پروژهيي شكست خورده است. بايد به دنبال دولتهاي كارآمدي براي ايران بود فارغ از اينكه اين دولتها اصلاحطلب باشند يا اصولگرا. بايد بگويم بهترين نوع رقابت در ميان جناحين سياسي كشور رقابت بر سر كارآمدي دولتهايشان است نه آنكه تكفير و تسفيق و توهين و جسارت بر سر اداره كشور و رقابتهاي سياسي و مردم سايه بيندازد.
با اين تفاسير معتقديد كه اگر شرايط عادلانه و مساوي با اصولگرايان برايشان فراهم شود حاضرند تا باري را كه بر دوش اصولگرايان سنگيني ميكند و ثمرهاش چيزي جز مصايب و مشكلاتي است كه امروز ايران و ايراني با آن مواجه شده است را بردارد و بر دوش خود بگذارد؟
حتما اينچنين است. اين را بايد بگويم كه خروج كشور از مشكلات دروني و بيروني خواسته قلبي اصلاحطلبان است. آنچه براي اصلاحطلبان حايز اهميت است همين مساله است نه مسائل حزبي. اصلاحطلبان دلشان براي بهبود وضعيت كشور ميتپد و از اين همه مشكلاتي كه مردم با آن دست و پنجه نرم ميكنند نگران و ناراحتاند.
آقاي مرعشي واقعا اگر اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري با هيبتي مستقل ورود پيدا نكنند ظرفيت و پايگاه اجتماعي خود را از دست خواهند داد؟
نه اينگونه نيست. اصلاحطلبي يك واقعيت اجتماعي است و در حال حاضر كه ما بر سر مسائل درون جناحي بحث ميكنيم خيلي از دوستان معتقدند كه ما اگر در انتخابات كانديدا نداشته باشيم پايگاه اجتماعيمان تقويت ميشود چرا كه بخشي از جامعه ايراني از سياستهاي موجود رنجيده است و اكثر رنجيدگان از سياستها و مديريت اصولگرايان توقع معرفي نكردن كانديدا از سوي اصلاحطلبان را دارند. اين مساله هم يك مساله جدي در بين اصولگرايان است.
با توجه به اينكه اصلاحطلبان هزينههاي بيشماري را تا به امروز براي فعاليت سياسي پرداخت كردهاند توانايي دادن هزينههاي بيشتر براي برخي تغييرات در مناسبات اجرايي و حقوقي ساختار را دارند؟
بله، حتما دارند. اصلاحطلبان تجربه خاصي دارند، كشور هم به دليل مديريت غلط اصولگرايان دچار لطمه جدي شده و در اين ميان اصلاحطلبان مسووليتي تاريخي بر عهده دارند تا يك بار ديگر طعم مديريت كارآمد را در ذائقه ملت ايران قرار بدهند.
به نظر جنابعالي جداي از آيتالله هاشميرفسنجاني در ميان كانديداهايي كه تا به امروز براي انتخابات اعلام حضور كردهاند آيا فردي وجود دارد كه بتواند كشور را از مشكلات امروز نجات دهد؟
به اعتقادم همچنان بايد منتظر تركيب نهايي كانديداهاي انتخابات بود. هنوز ليست نامزدهاي انتخابات تكميل نشده است.
به نظر جنابعالي آيا آيتالله هاشميرفسنجاني در انتخابات حضور پيدا خواهند كرد ؟
فكر نميكنم كه ايشان بيايند.