خشایار اعتمادی خواننده موسیقی پاپ با نقد آکادمی موسیقی که توسط یک خواننده آنسوی مرزی اداره میشود، گفت: مدتها مرا به دلیل شباهت صدایم به یک خواننده لسآنجلسی از کار منع کرده بودند.
به گزارش مهر، خشایار اعتمادی خواننده پاپ امروز سهشنبه سوم اردیبهشتماه در یک نشست خبری به بیان دیدگاههای خود درباره موسیقی این سالهای پاپ ایران و مشکلات پیشروی این گونه موسیقی پرداخت.
وی با بیان اینکه چراغ موسیقی پاپ تا سال 72 بر اثر یک سوءتفاهم خاموش بود، ادامه داد: البته تا قبل از سال 72 موسیقیهایی به عنوان سرود و یا به صورت تلفیقی که شاخههای مختلف از موسیقی پاپ را در خود جا میداد در موسیقی کشور وجود داشت اما عنوانی که بتوان به آن موسیقی پاپ گفت شکل روشن و موثری نداشت.
اعتمادی با اشاره آغاز رسمی فعالیتهایش در عرصه موسیقی پاپ گفت: سال 72 با همه فعالیتهای شخصی که در عرصه موسیقی داشتم و همزمان در رشته اقتصاد مشغول به تحصیل بودم شدیدا به این فکر افتادم که باید هر چه زودتر نسبت به رفع کامل سوءتفاهمها در موسیقی پاپ تلاش هایی کرد به همین جهت رایزنیهای خود را با یکسری از استادان و بعدها با مسوولان فرهنگی هنری انجام دادم که متاسفانه همین مسوولان شکلگیری جریان موسیقی پاپ را امکانناپذیر می دانستند.
به اعتقاد اعتمادی موسیقی پاپ پیش از تبدیل شدن به یک جریان موثر در کشورمان به عنوان یکی از بدترین و ناممکن ترین گونههای هنری شناخته شده بود بنابراین شرایط هنرمندانی که خواهان شکل گیری این جریان بودند شرایط بسیار سختی بود حتی خانواده وی تمام تلاش خود را انجام میداد که این ذهنیت را از او دور کنند یا اینکه او را برای ادامه کار به خارج از کشور بفرستند. وی در همین زمینه عنوان کرد: تا اینکه روزگار برگشت و من با مسوولان دلسوزی مواجه شدم که همفکر ما بودند که میتوانستند در هدایت ماجرا کمک موثری داشته باشند.
این خواننده گفت: اواخر سال 72 بود که به مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما مراجعه کردم که مدیریت آن به عهده آقای کلهر بود اما چون دوستان تشخیص دادند صدای من شبیه یکی از خوانندگان لس انجلسی است به من مجوز کار ندادند البته در آن سالها خوانندگانی چون محمد اصفهانی که عمده فعالیتشان در عرصه موسیقی سنتی بود در دفاع من اقداماتی را انجام دادند و می گفتند اگر صدای من شبیه هنرمندانی چون محمدرضا شجریان بود مشکلی برای من وجود نداشت اما چون صدای من شبیه خواننده لس آنجلسی بود اجازه کار ندارم و این موضوع من را به شدت اذیت می کرد.
وی افزود: اواخر سال 73 اثر "راز پنهان" با شعری از حافظ، ملودی احمدعلی راغب و تنظیم فواد حجازی را اجرا کردم که در نوروز 74 پخش هم شد اما دوباره به خاظر شباهت هایی که صدایم با خواننده لس آنجلسی داشت ممنوع الکار شدم تا اینکه سال 76 در بهترین زمان به دوست نازنین و هنرمندم زنده یاد بابک بیات مراجعه کردم که نهایت آن تولید آلبوم "دلشوره" با اشعار تعدادی از بزرگان ادبیات ایران بود که صدور مجوز آن واقعا روزهای سخت و پرتلاشی را برای ما رقم زد. اثری که بسیاری بر این باور بودند با تولید آن قصد مهاجرت داریم.
این خواننده موسیقی پاپ در ادامه نشست با اشاره به دوران مدیریت علی معلم دامغانی در مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما از وی به عنوان تاثیرگذارترین مدیران در شکلگیری جریان موسیقی پاپ یاد کرد و گفت: بدون تردید ورود علی معلم دامغانی همه نگاهها به موسیقی پاپ را تغییر داد و منجر به تولید آثاری شد که همگی از بهترین آثار شدند. البته این جریان تا سال 77 با ورود و حمایت کسانی چون شادمهر عقیلی، علیرضا عصار، محمد اصفهانی، قاسم افشار، ناصر عبداللهی شکل جدیتری به خود گرفت و این جمع زیاد شد البته با افزایش این تعداد مشکلات هم افزون تر شد اما اجازه ندادیم که این جریان قوی کاهش پیدا کند.
اعتمادی در بخش دیگری از صحبتهای خود ضمن تشریح شکل گیری بخش موسیقی پاپ جشنواره بین المللی موسیقی فجر در 84 به تشریح تولید آلبوم های اخیر خود پرداخت.
وی ادامه داد: آلبومهای "باید به تو برگردم" و "تو محکومی به برگشتن" تقریبا دارای گروه مشترکی برای تولید اثر بودند اما در آلبوم "تو محکومی به برگشتن" از بهروز صفاریان هم دعوت به همکاری شد که نتیجه اش با یک سرمایه گذاری 80 میلیونی کار بسیار خوبی شد که علیرغم حساسیتهای منحصر بهفرد صفاریان و کار سختی که پیشرو داشتیم از نظر من اثر قابل قبولی شد البته حواشی فراوان از جمله سرقت بعضی از قطعات و دانلود شدن آن را شاهد بودیم. دوران پر استرسی بود که نتیجه آن رضایت نسبی از آلبوم منتشر شده بود.
اعتمادی در مورد همکاری مشترک خود با رضا صادقی در خوانش یکی از قطعات تاکید کرد: همکاری با رضا صادقی را دوست دارم چرا که برای تولید این قطعه با خوانندگان دیگری هم وارد مذاکره شدیم اما به خاطر علاقه ای که شخصا به صدای رضا صادقی و آثارش دارم تصمیم گرفتم با او همکاری داشته باشم؛ همکاریای که خوشبختانه علیرغم سرقت آن با اقبالی خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد. البته من هیچ گاه نگاهی به میزان فروش آثارم ندارم زیرا رضایت عموم از گیشه برای من در درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. خوانندگی شغل من نیست، خوانندگی عشق من است که اگر نبود در این چند سالی که حضور کمتری در کنسرت ها داشتم نمی توانستم به صورت مستمر ایستادگی کنم.
خواننده اولین آلبوم موسیقی پاپ ایران در ادامه این نشست خبری خاطرنشان کرد: نسل ما، نسلی است که در خوانندگی حرفی برای گفتن داشت اما چون از یک مقطعی دیگر حمایتی از ما نشد بنابراین نسل سوم به سمت موسیقی گرایش پیدا کرد که ذوق و سلیقه اش متمایل به موسیقی لس آنجلسی از منظر شعر و ترانه شد.
وی ادامه داد: به طور حتم حمایت، هدایت، کارشناسی و نظارت لازمه سیاستگذاری موسیقی پاپ است و اگر این اولویت ها در کنار توجه به مسایل اقتصادی و اسپانسرینگ مورد توجه مسوولان ما قرار گیرد به طور طبیعی کمتر شاهد ظهور و بروز گروههای به اصطلاح زیرزمینی و فاقد مجوز در کشورمان خواهیم بود.
اعتمادی در پاسخ به سوالی مبنی بر حضور کماش در برنامههای زنده و کنسرتها تصریح کرد: من از همان ابتدا هم گفتم که وظیفهام خوانندگی نیست که هر زمان روی صحنه کنسرت حاضر شوم اما بدانید که من بیش از 180 شب اجرای برنامه داشتم که اولین آن مربوط به اولین اجرای زنده موسیقی پاپ در شهرستان ساری بود. زمانی که نزدیک به 11 هزار تماشاگر آمده بودند و منتظر دیدن اولین کنسرت موسیقی پاپ بودند و من یادم می آید درآن لحظه حرف زدن را هم از یاد برده بودم. این عشق بود که فارغ از نگاه شغلی به خوانندگی همیشه به آن توجه می کردم.
این خواننده موسیقی پاپ تصریح کرد: قاطعانه می گویم هیچ گاه نمی توانم ادامه دهنده جریان موسیقی پاپ کشورمان باشم. شاید خیلی از دوستان من در این عرصه حق داشته باشند که همواره حضور مستمری در صحنه داشته باشند اما من خواننده ای هستم که به مخاطب خاص فکر می کنم. شاید بی انگیزگی و تنبلی هم در حضور نداشتن من تاثیر داشته باشد اما من فکر میکنم که همیشه وظیفه ای برای حضور ندارم.
وی در بخش دیگری از این نشست با انتقاد از خوانندگان لس آنجلسی که مدعی گسترش موسیقی پاپ ایرانی بودهاند، تصریح کرد: تمام خوانندگانی که به هر دلیلی در خارج از کشور فعالیت می کنند و داعیهدار گسترش موسیقی پاپ ایرانی هستند بدانند فقط قطرهای از موسیقی فارسزبان هستند نه همه آن. اینکه بیایند و با راهاندازی آکادمیهای سه ماهه که من اصلا متوجه آنها نمیشوم ادعا میکنند که در پروسه سه ماهه خواننده تربیت میکنند مساله خیلی عجیبی است. ولی مساله آموزش موضوعی است که باید به آن توجه ویژهای کنیم و آن را در داخل کشور فراموش نکنیم.
اعتمادی ادامه داد: موسیقی پاپ در سالهای ابتدایی روند رو به رشدی را طی کرد اما از ابتدای سال 80 دچار یک سیر نزولی شد که زرد محوری در رسانهها، پرداختن به مسائل حاشیهای، ورود مخاطبان غیرحرفهای و بسیاری از دلایل دیگر موجب شد که این گونه موسیقی شرایط مناسبی نداشته باشد.
وی با اشاره به انتقاد برخی از خوانندگان موسیقی پاپ از شرایط فعلی تاکید کرد: مگر هنرمندِ عاشق قهر میکند؟ هنرمند عاشق هیچگاه نباید از شرایط ناراحت باشد و با اتفاقی میدان را خالی کند. این دوستان کجا بودند که ببینند خشایار اعتمادی یک سال موضوع طنز سریال های تلویزیونی بود اما به هیچ عنوان کوتاه نیامد. من حتم دارم هیچکدام از دوستان به اندازه من سختی نکشیدند و انگ نخوردند. متاسفانه گناه من این بود که صدای من فقط شبیه فلان خواننده لس آنجلسی بود.
به گزارش مهر، خشایار اعتمادی خواننده پاپ امروز سهشنبه سوم اردیبهشتماه در یک نشست خبری به بیان دیدگاههای خود درباره موسیقی این سالهای پاپ ایران و مشکلات پیشروی این گونه موسیقی پرداخت.
وی با بیان اینکه چراغ موسیقی پاپ تا سال 72 بر اثر یک سوءتفاهم خاموش بود، ادامه داد: البته تا قبل از سال 72 موسیقیهایی به عنوان سرود و یا به صورت تلفیقی که شاخههای مختلف از موسیقی پاپ را در خود جا میداد در موسیقی کشور وجود داشت اما عنوانی که بتوان به آن موسیقی پاپ گفت شکل روشن و موثری نداشت.
اعتمادی با اشاره آغاز رسمی فعالیتهایش در عرصه موسیقی پاپ گفت: سال 72 با همه فعالیتهای شخصی که در عرصه موسیقی داشتم و همزمان در رشته اقتصاد مشغول به تحصیل بودم شدیدا به این فکر افتادم که باید هر چه زودتر نسبت به رفع کامل سوءتفاهمها در موسیقی پاپ تلاش هایی کرد به همین جهت رایزنیهای خود را با یکسری از استادان و بعدها با مسوولان فرهنگی هنری انجام دادم که متاسفانه همین مسوولان شکلگیری جریان موسیقی پاپ را امکانناپذیر می دانستند.
به اعتقاد اعتمادی موسیقی پاپ پیش از تبدیل شدن به یک جریان موثر در کشورمان به عنوان یکی از بدترین و ناممکن ترین گونههای هنری شناخته شده بود بنابراین شرایط هنرمندانی که خواهان شکل گیری این جریان بودند شرایط بسیار سختی بود حتی خانواده وی تمام تلاش خود را انجام میداد که این ذهنیت را از او دور کنند یا اینکه او را برای ادامه کار به خارج از کشور بفرستند. وی در همین زمینه عنوان کرد: تا اینکه روزگار برگشت و من با مسوولان دلسوزی مواجه شدم که همفکر ما بودند که میتوانستند در هدایت ماجرا کمک موثری داشته باشند.
این خواننده گفت: اواخر سال 72 بود که به مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما مراجعه کردم که مدیریت آن به عهده آقای کلهر بود اما چون دوستان تشخیص دادند صدای من شبیه یکی از خوانندگان لس انجلسی است به من مجوز کار ندادند البته در آن سالها خوانندگانی چون محمد اصفهانی که عمده فعالیتشان در عرصه موسیقی سنتی بود در دفاع من اقداماتی را انجام دادند و می گفتند اگر صدای من شبیه هنرمندانی چون محمدرضا شجریان بود مشکلی برای من وجود نداشت اما چون صدای من شبیه خواننده لس آنجلسی بود اجازه کار ندارم و این موضوع من را به شدت اذیت می کرد.
وی افزود: اواخر سال 73 اثر "راز پنهان" با شعری از حافظ، ملودی احمدعلی راغب و تنظیم فواد حجازی را اجرا کردم که در نوروز 74 پخش هم شد اما دوباره به خاظر شباهت هایی که صدایم با خواننده لس آنجلسی داشت ممنوع الکار شدم تا اینکه سال 76 در بهترین زمان به دوست نازنین و هنرمندم زنده یاد بابک بیات مراجعه کردم که نهایت آن تولید آلبوم "دلشوره" با اشعار تعدادی از بزرگان ادبیات ایران بود که صدور مجوز آن واقعا روزهای سخت و پرتلاشی را برای ما رقم زد. اثری که بسیاری بر این باور بودند با تولید آن قصد مهاجرت داریم.
این خواننده موسیقی پاپ در ادامه نشست با اشاره به دوران مدیریت علی معلم دامغانی در مرکز موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما از وی به عنوان تاثیرگذارترین مدیران در شکلگیری جریان موسیقی پاپ یاد کرد و گفت: بدون تردید ورود علی معلم دامغانی همه نگاهها به موسیقی پاپ را تغییر داد و منجر به تولید آثاری شد که همگی از بهترین آثار شدند. البته این جریان تا سال 77 با ورود و حمایت کسانی چون شادمهر عقیلی، علیرضا عصار، محمد اصفهانی، قاسم افشار، ناصر عبداللهی شکل جدیتری به خود گرفت و این جمع زیاد شد البته با افزایش این تعداد مشکلات هم افزون تر شد اما اجازه ندادیم که این جریان قوی کاهش پیدا کند.
اعتمادی در بخش دیگری از صحبتهای خود ضمن تشریح شکل گیری بخش موسیقی پاپ جشنواره بین المللی موسیقی فجر در 84 به تشریح تولید آلبوم های اخیر خود پرداخت.
وی ادامه داد: آلبومهای "باید به تو برگردم" و "تو محکومی به برگشتن" تقریبا دارای گروه مشترکی برای تولید اثر بودند اما در آلبوم "تو محکومی به برگشتن" از بهروز صفاریان هم دعوت به همکاری شد که نتیجه اش با یک سرمایه گذاری 80 میلیونی کار بسیار خوبی شد که علیرغم حساسیتهای منحصر بهفرد صفاریان و کار سختی که پیشرو داشتیم از نظر من اثر قابل قبولی شد البته حواشی فراوان از جمله سرقت بعضی از قطعات و دانلود شدن آن را شاهد بودیم. دوران پر استرسی بود که نتیجه آن رضایت نسبی از آلبوم منتشر شده بود.
اعتمادی در مورد همکاری مشترک خود با رضا صادقی در خوانش یکی از قطعات تاکید کرد: همکاری با رضا صادقی را دوست دارم چرا که برای تولید این قطعه با خوانندگان دیگری هم وارد مذاکره شدیم اما به خاطر علاقه ای که شخصا به صدای رضا صادقی و آثارش دارم تصمیم گرفتم با او همکاری داشته باشم؛ همکاریای که خوشبختانه علیرغم سرقت آن با اقبالی خوبی از سوی مخاطبان مواجه شد. البته من هیچ گاه نگاهی به میزان فروش آثارم ندارم زیرا رضایت عموم از گیشه برای من در درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. خوانندگی شغل من نیست، خوانندگی عشق من است که اگر نبود در این چند سالی که حضور کمتری در کنسرت ها داشتم نمی توانستم به صورت مستمر ایستادگی کنم.
خواننده اولین آلبوم موسیقی پاپ ایران در ادامه این نشست خبری خاطرنشان کرد: نسل ما، نسلی است که در خوانندگی حرفی برای گفتن داشت اما چون از یک مقطعی دیگر حمایتی از ما نشد بنابراین نسل سوم به سمت موسیقی گرایش پیدا کرد که ذوق و سلیقه اش متمایل به موسیقی لس آنجلسی از منظر شعر و ترانه شد.
وی ادامه داد: به طور حتم حمایت، هدایت، کارشناسی و نظارت لازمه سیاستگذاری موسیقی پاپ است و اگر این اولویت ها در کنار توجه به مسایل اقتصادی و اسپانسرینگ مورد توجه مسوولان ما قرار گیرد به طور طبیعی کمتر شاهد ظهور و بروز گروههای به اصطلاح زیرزمینی و فاقد مجوز در کشورمان خواهیم بود.
اعتمادی در پاسخ به سوالی مبنی بر حضور کماش در برنامههای زنده و کنسرتها تصریح کرد: من از همان ابتدا هم گفتم که وظیفهام خوانندگی نیست که هر زمان روی صحنه کنسرت حاضر شوم اما بدانید که من بیش از 180 شب اجرای برنامه داشتم که اولین آن مربوط به اولین اجرای زنده موسیقی پاپ در شهرستان ساری بود. زمانی که نزدیک به 11 هزار تماشاگر آمده بودند و منتظر دیدن اولین کنسرت موسیقی پاپ بودند و من یادم می آید درآن لحظه حرف زدن را هم از یاد برده بودم. این عشق بود که فارغ از نگاه شغلی به خوانندگی همیشه به آن توجه می کردم.
این خواننده موسیقی پاپ تصریح کرد: قاطعانه می گویم هیچ گاه نمی توانم ادامه دهنده جریان موسیقی پاپ کشورمان باشم. شاید خیلی از دوستان من در این عرصه حق داشته باشند که همواره حضور مستمری در صحنه داشته باشند اما من خواننده ای هستم که به مخاطب خاص فکر می کنم. شاید بی انگیزگی و تنبلی هم در حضور نداشتن من تاثیر داشته باشد اما من فکر میکنم که همیشه وظیفه ای برای حضور ندارم.
وی در بخش دیگری از این نشست با انتقاد از خوانندگان لس آنجلسی که مدعی گسترش موسیقی پاپ ایرانی بودهاند، تصریح کرد: تمام خوانندگانی که به هر دلیلی در خارج از کشور فعالیت می کنند و داعیهدار گسترش موسیقی پاپ ایرانی هستند بدانند فقط قطرهای از موسیقی فارسزبان هستند نه همه آن. اینکه بیایند و با راهاندازی آکادمیهای سه ماهه که من اصلا متوجه آنها نمیشوم ادعا میکنند که در پروسه سه ماهه خواننده تربیت میکنند مساله خیلی عجیبی است. ولی مساله آموزش موضوعی است که باید به آن توجه ویژهای کنیم و آن را در داخل کشور فراموش نکنیم.
اعتمادی ادامه داد: موسیقی پاپ در سالهای ابتدایی روند رو به رشدی را طی کرد اما از ابتدای سال 80 دچار یک سیر نزولی شد که زرد محوری در رسانهها، پرداختن به مسائل حاشیهای، ورود مخاطبان غیرحرفهای و بسیاری از دلایل دیگر موجب شد که این گونه موسیقی شرایط مناسبی نداشته باشد.
وی با اشاره به انتقاد برخی از خوانندگان موسیقی پاپ از شرایط فعلی تاکید کرد: مگر هنرمندِ عاشق قهر میکند؟ هنرمند عاشق هیچگاه نباید از شرایط ناراحت باشد و با اتفاقی میدان را خالی کند. این دوستان کجا بودند که ببینند خشایار اعتمادی یک سال موضوع طنز سریال های تلویزیونی بود اما به هیچ عنوان کوتاه نیامد. من حتم دارم هیچکدام از دوستان به اندازه من سختی نکشیدند و انگ نخوردند. متاسفانه گناه من این بود که صدای من فقط شبیه فلان خواننده لس آنجلسی بود.