"محسن هاشمی" فرزند آیت الله هاشمی رفسنجانی و مدیر عامل سابق متروی تهران در گفت وگویی با هفته نامه "تجارت فردا" به گوشه ای از دلایل اختلاف دولت و شهرداری اشاره کرده و دلیل تغییر رفتار محمود احمدی نژاد را زمانی که او مدیرعامل مترو بود و احمدی نژاد رییس دولت، بازگو کرده است.
او ضمن تشریح برنامه هایش برای ورود به عرصه مدیریت شهری در بخش دیگری از این گفت وگو به تردید هایی اشاره می کند که پدرش برای حضور در کارزار یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری با آن مواجه است... .
گزیده گفتگوی مهدی هاشمی را در ادامه میخوانیم:
متاسفم که بگویم ایشان (محمود احمدی نژاد) تا اردیبهشت 84 هیچ مشکلی با من نداشت. من دو سال مدیرعامل مترو در زمان احمدینژاد بودم. اما به محض اینکه آیتالله هاشمی در انتخابات ثبت نام کرد یک دفعه رفتارش با من عوض شد.
ایشان(محموداحمدی نژاد) وقتی رئیسجمهور شد خواست قدرت را از شهرداریها بگیرد و به دولت بدهد. یعنی مسیری برعکس آنچه در دولت اصلاحات برای قویتر کردن شورای شهر طی کردیم.
آخر کجای قانون گفته رئیسجمهور باید برای تعیین نوع خدمات ریلی تصمیم بگیرد؟ مگر این تصمیم سیاسی است؟ حتی پول دادند به گروهی کارشناس و مشاور که بررسی کنند و به این نتیجه برسند که مونوریل بهتر است.
انحراف در این مسیرهای قانونی هم بود. به همین دلیل وارد درگیری با متروی تهران و سایر شهرها شدند. چون بقیه شهرها هم راضی نبودند که زیر نظر وزارت کشور بروند. همه مردم هم هزینهاش را دادند. متروی بسیاری از شهرها میتوانست راه افتاده باشد و هنوز بهرهبرداری نشده است.
نظرسنجیها میگوید دغدغه اصلی مردم حمل و نقل عمومی و آلودگی هواست. مترو هم در حمل و نقل عمومی حرف اول را میزند و بعد هم یک شبکه تجهیزشده اتوبوسرانی؛ اتوبوسهای داغان و از کارافتاده. باید یک برنامه چهارساله جدی در این باره داشت.
من مدعیام مترو و اتوبوسرانی باید داشت که در شأن شهروندان باشد تا تمام طبقات جامعه بتوانند استفاده کنند. البته اولویتهای دیگر مثل مسکن و اشتغال هم مطرح است.
مشی من مشخص است؛ هر گروهی دعوت کند و بخواهد حاضرم نامم را در لیستشان قرار دهم به شرطی که در خطمشی کلی با هم دچار تناقض آشکارا نباشیم.
اینها( کاندیداهای دولتی عضویت در شورای شهر) باز وعده مونوریل میدهند و همان حرفهای همیشگی. باید دید مردم تجربه شعارهای هشت سال پیش را جدی میگیرند. یا اینکه باز تطمیع میشوند.
انتخابات شوراها تحتالشعاع ریاستجمهوری قرار گرفته است. مثلاً هفته گذشته روز شوراها بود اما دریغ از یک خبر و برنامه در صدا و سیما! تا مردم با توجه به سایه انتخابات ریاستجمهوری، انتخابات شورا را در سایه نبینند.
جالب بود هیچ حرکتی از سوی وزارت کشور و صدا و سیما صورت نگرفت و خب این رفتار خنثیگونه برخلاف سالهای قبل، کمی تاملبرانگیز و جالب بود؛ و شک کردیم اصلاً دلشان میخواهد انتخابات شورایی برگزار شود؟
در زمان آقای کرباسچی به عنوان شهردار و آقای نوری در شورای شهر گفتم اولین کاری که برای مردم تهران باید بکنیم گسترش مترو است و شهرداری باید به عنوان پدر مترو این پروژه کلان را مدیریت کند. دولت خاتمی هم بدون هیچ مخالفتی بسیار همراهی کرد. دلیل تضعیف شوراها سیاسی شدن شوراهاست. شوراهای اول را ببینید که به خاطر سیاسی شدن منحل شد.
امیدوارم شورای دور بعد بیش از آنکه سیاسی باشد، یک شورای تخصصی باشد از حضور چهرههای درجه اول علمی و مدیریتی و از همه مهمتر این فرهنگ را در بین مردم ایجاد کند که اگر شورا کار نکرد، بدون ترس بتوانند بپرسند این شورا چرا برای منافع مردم کار نمیکند.
فکر میکنید شورا تصمیم بگیرد یک شهردار را استیضاح کند، به صرف اراده اعضا میتواند؟ خیر؛ باید فرمانداری تصمیم استیضاح را تایید کند. خب کافی است شهردار فقط با فرمانداری هماهنگ باشد و از روش مالی-سیاسی، فرمانداری را تطمیع کند، این طوری شهردار به راحتی مشکل خودش با 31 عضو شورای شهر را دور میزند و باز کار خودش را میکند.
به نظر من آقای هاشمی هنوز به این جمعبندی نرسیده است. حقیقتاً آقای هاشمی هنوز در تردید است. بهتر است که گمانهزنی نکنیم. آقای هاشمی که تا الان نشان دادند از انتخابات و به رای مردم گذاشته شدن نمیترسند. ایشان بیشترین رکورد شرکت در انتخابات در ایران و برنده شدن را دارند. ایشان در شرایط بسیار سخت حضور پیدا کردند و پیروز هم شدند. پس ترسی نیست. این حرفها حرفهای مفتی است.
به هر حال اگر اقبال مردم به آیتالله تا این حد است که احساس میکنند باید ایشان برای نجات کشور کاندیدا شوند، در نظرسنجیها خودش را نشان میدهد که فعلاً هم نتیجه نظرسنجیهایی که اعلام میشود نشان از همین اقبال مردم به آقای هاشمی و خاتمی دارد.
اگر(آیت الله هاشمی) در انتخابات شرکت نکردند- تاکید میکنم که هیچ چیز مشخص نیست خب معنایش این است که به این نتیجه رسیدهاند که تنها امید نجات کشور نیستند و امیدهای دیگری است که میتوان مردم را به سوی آنها سوق داد .
الان حرف از این میزنیم که اگر قرار شد گزینه دوم روی میز اصلاحطلبان باشد، همگی پشت سر یکی قرار بگیرند. یک وحدت تمامعیار. اگر این طرفیها در یک کاندیدا تبلور پیدا کنند، شانسشان بسیار بالاست.
به نظر میآید این بار نظام دنبال ایجاد یک رقابت بین شیرها نیست. شواهد میگوید نظام دنبال رقابت یک عده دیگر است که سطحشان پایینتر است. خب اگر بخواهیم ما در سطح شیرها وارد شویم، فکر میکنم مورد قبول آنها نیست. اگر در سطح پایینتر قرار شد عمل کنیم، خب شیرها میآیند پشت یکی از آنها قرار میگیرند.
حاج آقا(آیت الله هاشمی) هیچ وقت برای تصمیمگیریشان منتظر جواب نیستند. تا جایی که میدانم ایشان الان هم منتظر جواب از سوی کسی نیستند اما صلاح کشور را بررسی میکنند که حضورشان چقدر میتواند موثر باشد؟
آقای خاتمی هم به نظر من منتظر هیچ جوابی نیستند. ایشان نگران تایید صلاحیت اند. باید صبر کرد و دید چه میشود.