- همین اول ماجرا تکلیف را روشن کنم، بهتر است. باید نکتهای را بگویم به دو علت؛ یکی اینکه چرا مطلب امروزم با تأخیر روی خط میرود و یکی هم اینکه چرا کمی شلخته است این مطلب.
به قول مولانا:
گر بریزی بحر را در کوزهای
چند گنجد؟ قسمت یک روزهای
مناظره اول کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم بحر بیکرانی از سوژه بود برای نوشتن طنز و ساختن شوخی. نمونهاش هم SMSهایی که بلافاصله بعد از پایان مناظره مردم ساختند و فرستادند یا کامنتهایی که پای مطالب همین سایت میخوانید. کیل و پیاله من از این بحر بیکران به قاعده همین یک ستون است لذا مجبورم سوژهها را تندتند و سرپایی کیسه بکشم که هم وقت تنگ است و هم فضای این ستون.
کمی هم صبر کردم تا دیگران شوخیها را بسازند اما الان هرچه فکر میکنم، میبینم هرچه پرده نواختن را بالا بگیریم، از آواز در اوج اصل مناظره عقبیم. پس تعللم بیخود بوده است.
لغتنامه
مناظره در لغتنامه اینطوری معنا شده است: مجادله و نزاع با یکدیگر و بحث با یکدیگر در حقیقت و ماهیت چیزی.
اینکه یک نفر بپرسد و الباقی جواب بدهند، مسابقه علمی، سنجش اطلاعات و به قول غربیها (که در آستانه انزوا و اضمحلال اخلاقی و سیاسی هستند) «quiz show» نام دارد.
آنچه دیروز دیدیم مسابقهای بود با بزرگترین جایزه جهان. در هیچ جای دنیا مسابقه تلویزیونیای برگزار نمیشود که جایزه نفر اولش رئیسجمهور شدن باشد.
وقت
قطعاً سرعت در این مسابقه تلویزیونی (که ما در این متن آن را مناظره مینامیم) بینظیر بود. بنده با وجود سابقه درخشانم در مسابقات خانوادگی تا به حال «یک مرغ دارم» را با این سرعت بازی نکرده بودم. من نمیدانم جماعت دعوت شده بودند برای حرف زدن یا حرف نزدن؟!
البته نکته جالب این است که آقایان همه عادت به سخنرانی و تکرار شعارها دارند. خود بنده تا به حال هیچکدام از آقایان را جز در حال سخنرانی ندیدهام. حالا سخنرانان حرفهای در همه موضوعات را در نظر بگیرید با 90 ثانیه وقت برای دفاع از برنامههای اقتصادیشان. ماجرا درست مثل این میماند که لیدر پرسپولیس را بنشانی وسط شیرخوارگاهی که همه بچههایش خوابند. بعد تلویزیون را روشن کنند و بگویند این بازی استقلال و پرسپولیس را ببین اما نباید بچهها از خواب بیدار شوند.
به نام خدا
دستور دینی است که در اول هر کار نام خدا را ببریم. سلّمنا اما زمانی که وقت اینقدر کم است که اگر کاندیدایی اول حرفش یک عطسه بکند، دو جمله از آخر حرفش کم میآید، چرا اول هر جملهشان آقایان بسمله میگفتند؟ «بسمله» مال اول کار است. کار آقایان هم مناظره بود. پس همان اولی کفایت میکرد. اگر این ریا نیست، پس چیست؟ مگر اینکه آقایان در منزل هم اینطوری حرف بزنند:
- بسما... الرحمن الرحیم، خانوم لطف کنین یه چایی بیارین.
*کمرنگ یا پررنگ؟
- بسما... الرحمنالرحیم، کمرنگ.
*راستی فرداشب حاجدایی و خانوادهشون برای شام میان خونهمون.
- بسما... الرحمنالرحیم، عجب!
*حالا واسه شام چی درست کنم؟
- بسما... الرحمنالرحیم، مرغ داریم؟
*بله، ولی کمه.
- بسما... الرحمنالرحیم، بیخیال، قورمهسبزی.
*باشه.
- بسما... الرحمنالرحیم، میوه داریم واسه فردا؟
*آره، یهکم خیار هم بگیری بد نیست.
- بسما... الرحمنالرحیم، فقط خیار؟
*بله، چیز دیگهای نمیخوایم.
- بسما... الرحمنالرحیم، باشه. صدقا... العلیالعظیم.
همخوانی
مجری باید با محتوای برنامه، شکل اجرا و... همخوانی داشته باشد. لذا پیشنهاد میشود برای دور بعدی مناظرهها از عموپورنگ و امیرمحمد یا فیتیلهایها و عموقناد استفاده شود. البته با توجه به اینکه خانمها نمیتوانند کاندیدا شوند، برای اینکه مناظرهها خیلی هم مردانه نباشد، از خاله شادونه یا خاله نرگس و پنگول هم میشود استفاده کرد.
تشکر
بدینوسیله از شورای محترم نگهبان به جهت تأیید صلاحیت بعضی از کاندیداها تشکر میکنم چرا که انصافاً اوقات خوشی را عصر جمعه برای ما در کنار خانوادههایمان فراهم کردند.
تیزبینی
حالا میفهمم که دقت شورای نگهبان برای شرط سنی کاندیداها برای چه بود. چون احتمالاً در مناظرههای بعدی کاندیداها باید «زوووو»، «گانیه»، «بالابلندی» و... هم بازی کنند.
تست هوش
یک انتقاد هم به شورای نگهبان وارد است. تست هوش و سرعت انتقال را باید قبل از تأیید صلاحیت از کاندیداها میگرفتند. اینطوری کار به این مرحله نمیکشید و صداوسیما مجبور نمیشد حین مناظرهها تست هوش هم بگیرد.
نوآوری
تلویزیون طی یک عمل استعاری با استفاده از متافورهای تصویری مشت محکمی به دهان یاوهگویان زد چرا که یاوهگویان و سخنپراکنان دائم از «اکثریت خاموش» در انتخابات حرف میزنند. لذا طراحان مناظره یک آقای کاملاً خاموش را کنار مجری نشاندند و با این عمل نشان دادند ساکتان و خاموشان اتفاقاً در اقلیت هستند.
یادآوری
یادمان نرود جماعتی که در مسابقه هوش دیروز شرکت کردند و استعدادهای شگرفشان را به نمایش گذاشتند، منهای یکیشان که جدیدالتأسیس است، همگی 30 سال در این کشور سابقه مدیریت داشتند. از معاون اولی ریاستجمهوری، تا دبیری شورای امنیت ملی و از دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام تا شهرداری پایتخت، از وزارت تا ریاست قوه مقننه تا بیست و هشت شغل دیگر.
اظهارنظر
جالب بود که هر هشت نفر کاندیدا درباره همه چیز نظر میدادند و از همه جا هم بازدید کرده بودند. حتی معدن مس یوتا در آمریکا! من نمیدانم چرا کلمه «نمیدونم» در قاموس ما اساساً جایی ندارد.
جالبترین نکته
عجیبترین و جالبترین نکته در مناظره دیروز متأسفانه تحتالشعاع طراحی بینظیر شکل مناظره قرار گرفت و مغفول ماند. یادمان نرود که سه نفر از این هشت نفر با هم ائتلاف کردهاند. آنوقت در مناظره (!) هم شرکت کردهاند و جالبتر اینکه حتی در یک مورد هم اتفاقنظر نداشتند این اعضای ائتلاف دو به علاوه یک.
به نظرم باید نام این ائتلاف را بگذارند سه منهای یک، منهای یک، منهای یک!
به قول مولانا:
گر بریزی بحر را در کوزهای
چند گنجد؟ قسمت یک روزهای
مناظره اول کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم بحر بیکرانی از سوژه بود برای نوشتن طنز و ساختن شوخی. نمونهاش هم SMSهایی که بلافاصله بعد از پایان مناظره مردم ساختند و فرستادند یا کامنتهایی که پای مطالب همین سایت میخوانید. کیل و پیاله من از این بحر بیکران به قاعده همین یک ستون است لذا مجبورم سوژهها را تندتند و سرپایی کیسه بکشم که هم وقت تنگ است و هم فضای این ستون.
کمی هم صبر کردم تا دیگران شوخیها را بسازند اما الان هرچه فکر میکنم، میبینم هرچه پرده نواختن را بالا بگیریم، از آواز در اوج اصل مناظره عقبیم. پس تعللم بیخود بوده است.
لغتنامه
مناظره در لغتنامه اینطوری معنا شده است: مجادله و نزاع با یکدیگر و بحث با یکدیگر در حقیقت و ماهیت چیزی.
اینکه یک نفر بپرسد و الباقی جواب بدهند، مسابقه علمی، سنجش اطلاعات و به قول غربیها (که در آستانه انزوا و اضمحلال اخلاقی و سیاسی هستند) «quiz show» نام دارد.
آنچه دیروز دیدیم مسابقهای بود با بزرگترین جایزه جهان. در هیچ جای دنیا مسابقه تلویزیونیای برگزار نمیشود که جایزه نفر اولش رئیسجمهور شدن باشد.
وقت
قطعاً سرعت در این مسابقه تلویزیونی (که ما در این متن آن را مناظره مینامیم) بینظیر بود. بنده با وجود سابقه درخشانم در مسابقات خانوادگی تا به حال «یک مرغ دارم» را با این سرعت بازی نکرده بودم. من نمیدانم جماعت دعوت شده بودند برای حرف زدن یا حرف نزدن؟!
البته نکته جالب این است که آقایان همه عادت به سخنرانی و تکرار شعارها دارند. خود بنده تا به حال هیچکدام از آقایان را جز در حال سخنرانی ندیدهام. حالا سخنرانان حرفهای در همه موضوعات را در نظر بگیرید با 90 ثانیه وقت برای دفاع از برنامههای اقتصادیشان. ماجرا درست مثل این میماند که لیدر پرسپولیس را بنشانی وسط شیرخوارگاهی که همه بچههایش خوابند. بعد تلویزیون را روشن کنند و بگویند این بازی استقلال و پرسپولیس را ببین اما نباید بچهها از خواب بیدار شوند.
به نام خدا
دستور دینی است که در اول هر کار نام خدا را ببریم. سلّمنا اما زمانی که وقت اینقدر کم است که اگر کاندیدایی اول حرفش یک عطسه بکند، دو جمله از آخر حرفش کم میآید، چرا اول هر جملهشان آقایان بسمله میگفتند؟ «بسمله» مال اول کار است. کار آقایان هم مناظره بود. پس همان اولی کفایت میکرد. اگر این ریا نیست، پس چیست؟ مگر اینکه آقایان در منزل هم اینطوری حرف بزنند:
- بسما... الرحمن الرحیم، خانوم لطف کنین یه چایی بیارین.
*کمرنگ یا پررنگ؟
- بسما... الرحمنالرحیم، کمرنگ.
*راستی فرداشب حاجدایی و خانوادهشون برای شام میان خونهمون.
- بسما... الرحمنالرحیم، عجب!
*حالا واسه شام چی درست کنم؟
- بسما... الرحمنالرحیم، مرغ داریم؟
*بله، ولی کمه.
- بسما... الرحمنالرحیم، بیخیال، قورمهسبزی.
*باشه.
- بسما... الرحمنالرحیم، میوه داریم واسه فردا؟
*آره، یهکم خیار هم بگیری بد نیست.
- بسما... الرحمنالرحیم، فقط خیار؟
*بله، چیز دیگهای نمیخوایم.
- بسما... الرحمنالرحیم، باشه. صدقا... العلیالعظیم.
همخوانی
مجری باید با محتوای برنامه، شکل اجرا و... همخوانی داشته باشد. لذا پیشنهاد میشود برای دور بعدی مناظرهها از عموپورنگ و امیرمحمد یا فیتیلهایها و عموقناد استفاده شود. البته با توجه به اینکه خانمها نمیتوانند کاندیدا شوند، برای اینکه مناظرهها خیلی هم مردانه نباشد، از خاله شادونه یا خاله نرگس و پنگول هم میشود استفاده کرد.
تشکر
بدینوسیله از شورای محترم نگهبان به جهت تأیید صلاحیت بعضی از کاندیداها تشکر میکنم چرا که انصافاً اوقات خوشی را عصر جمعه برای ما در کنار خانوادههایمان فراهم کردند.
تیزبینی
حالا میفهمم که دقت شورای نگهبان برای شرط سنی کاندیداها برای چه بود. چون احتمالاً در مناظرههای بعدی کاندیداها باید «زوووو»، «گانیه»، «بالابلندی» و... هم بازی کنند.
تست هوش
یک انتقاد هم به شورای نگهبان وارد است. تست هوش و سرعت انتقال را باید قبل از تأیید صلاحیت از کاندیداها میگرفتند. اینطوری کار به این مرحله نمیکشید و صداوسیما مجبور نمیشد حین مناظرهها تست هوش هم بگیرد.
نوآوری
تلویزیون طی یک عمل استعاری با استفاده از متافورهای تصویری مشت محکمی به دهان یاوهگویان زد چرا که یاوهگویان و سخنپراکنان دائم از «اکثریت خاموش» در انتخابات حرف میزنند. لذا طراحان مناظره یک آقای کاملاً خاموش را کنار مجری نشاندند و با این عمل نشان دادند ساکتان و خاموشان اتفاقاً در اقلیت هستند.
یادآوری
یادمان نرود جماعتی که در مسابقه هوش دیروز شرکت کردند و استعدادهای شگرفشان را به نمایش گذاشتند، منهای یکیشان که جدیدالتأسیس است، همگی 30 سال در این کشور سابقه مدیریت داشتند. از معاون اولی ریاستجمهوری، تا دبیری شورای امنیت ملی و از دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام تا شهرداری پایتخت، از وزارت تا ریاست قوه مقننه تا بیست و هشت شغل دیگر.
اظهارنظر
جالب بود که هر هشت نفر کاندیدا درباره همه چیز نظر میدادند و از همه جا هم بازدید کرده بودند. حتی معدن مس یوتا در آمریکا! من نمیدانم چرا کلمه «نمیدونم» در قاموس ما اساساً جایی ندارد.
جالبترین نکته
عجیبترین و جالبترین نکته در مناظره دیروز متأسفانه تحتالشعاع طراحی بینظیر شکل مناظره قرار گرفت و مغفول ماند. یادمان نرود که سه نفر از این هشت نفر با هم ائتلاف کردهاند. آنوقت در مناظره (!) هم شرکت کردهاند و جالبتر اینکه حتی در یک مورد هم اتفاقنظر نداشتند این اعضای ائتلاف دو به علاوه یک.
به نظرم باید نام این ائتلاف را بگذارند سه منهای یک، منهای یک، منهای یک!