یکی از مراجع تقلید بیان کرد: امر به معروف و نهی از منکر، از احکام عالی و ترقی بخش اسلام است و به همگان حق میدهد که اجرای احکام را از همه و هرکس مطالبه کنند و با معصیت و خلاف شرع مبارزه کنند.
آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی در نوشتاری با اشاره به اینکه امر به معروف و نهی از منکر، ضامن اجرای قوانین اسلام است، گفت: حضرت سیدالشهدا(ع) در وصیّت خود به محمد بن حنفیه، هدف اصلی قیام و نهضت عاشورا را اصلاح امور امّت که به فساد مبدّل شده بودند و امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرد و فرمود: «اِنَّما خَرَجْت لِطَلَبِ الاْصْلاحِ فی اُمَّةِ جَدّی مُحَمَّد صلّیالله علیه و آله وسلّم اُریدُ اَنْ آمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ...».
وی در پیام خود ادامه داد: از این عبارات استفاده میشود که نقش امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح امور، نقشی پایهای است و از واجبات مهمّه و بقاء عزّت و اعتبار دین به آن وابسته است و ترک آن موجب فساد امور و زوال اعتبار اسلام است.
مرجع تقلید شیعیان در پیام خود ابراز داشت: امر به معروف و نهی از منکر، از احکام عالی و ترقی بخش اسلام است و به همگان حق میدهد که اجرای احکام را از همه و هر کس مطالبه کنند و با معصیت و خلاف شرع مبارزه کنند.
وی در این پیام بیان داشت: این حکم والا و انسانساز اسلام حتی یک فرد عادی را موظف و مأمور میسازد که بر اجرای حدود و احکام و حُسن جریان امور نظارت کند.
عزّت و آبروی مسلمانان در گرو عمل به امر به معروف و نهی از منکر است
آیت الله صافی گلپایگانی در این پیام آورده است: امر به معروف و نهی از منکر، ضامن اجرای قوانین اسلام است و عزّت و آبروی مسلمانان در گرو عمل به این حکم است و ذلّت و بیچارگی آنها راجع به ترک این واجب است.
وی در پیام خود بیان کرد: مسلمانان در صدر اسلام، رعایت این حکم را پشتوانه حفظ حقوق خود و جلوگیری از ظلم و تجاوز میدانستند و کسانی پیدا میشدند که بزرگان و زمامداران را با صراحت لهجه، امر به معروف و نهی از منکر می کردند و از اعمال و رفتارشان انتقاد میکردند و آنها هم در مقابل، عکسالعمل سوئی نشان نمیدادند.
مرجع تقلید شیعیان در این پیام ابراز داشت: بعد از پیغمبر اکرم(ص) اگر چه خلافت از مجرای صحیح و اصیل خود منحرف شد ولی در عمل به سایر احکام اسلام و اجرای حدود، چون به زمان پیغمبر(ص) نزدیک بودند مراقبت میکردند و صورت برنامههای اسلامی محفوظ و امر به معروف و نهی از منکر معمول بود و مسلمانها این حق و آزادی را برای خود نگاه میداشتند و بر اجرای احکام نظارت می کردند و کسی هم به آمران به معروف و نهیکنندگان از منکر اعتراضی نمیکرد.
وی در این پیام بیان کرد: زمان خلافت عثمان که شکل حکومت از سادگی و بیپیرایگی به تدریج خارج شد و نخست معاویه و بعد سایر بنی امیه از روش کسریها و قیصرها تقلید کرده و خود و اطرافیان خود را از مردم جدا و بالاتر شمرده و برادری و برابری اسلامی را ضعیف ساختند، امر به معروف و نهی از منکر نیز به واسطه عکسالعملهای شدیدی که عمّال آنها نشان میدادند متروک شد.
آیت الله صافی گلپایگانی در این پیام آورده است: شاید نخستین کسی که علناً در برابر امر به معروف و نهی از منکر عکسالعمل و مقاومت به خرج داد عثمان بود که تذکّرات و انتقادات صحابه و سایر مسلمانان را نسبت به روش ناصواب حکومتی خود ناشنیده گرفت.
وی در پیام خود تصریح کرد: پس از عثمان، اگر چه در مدّت خلافت حضرت امیرالمؤمنین(ع) در آن قسمت از کشورهای اسلامی که در قلمرو خلافت آن حضرت بود، وضع زمان پیغمبر(ص) تجدید شد و مردم آزاد شدند و علی(ع) شخصاً امر به معروف و نهی از منکر میفرمود و در بازارها و مجامع این وظیفه را انجام میداد، امّا آن روش حکومت هم دیری نپایید و هم همان تربیتشدگان مکتب بنی امیه و حکومت عثمان مانع پیشرفت و تغییر وضع شدند.
مرجع تقلید شیعیان در پیام خود بیان داشت: بعد از شهادت حضرت علی(ع)، مأموران حکومت معاویه از امر به معروف و نهی از منکر به شدّت جلوگیری کردند و کار به جایی رسید که احدی را جرأت چون و چرا در کارهای دستگاههای حکومتی نبود و اگر کسی حرفی میزد به سیاهچال زندانهای زیاد و دیگران میافتاد.
آزاد نبودن امر به معروف و نهی از منکر در هر عصر اجتماعات اسلامی را تهدید می کند
وی در این پیام آورده است: به نظر ما بزرگترین سدّی را که بنی امیه شکستند و بزرگترین خطری که آن روز و در هر عصر اجتماعات اسلامی را تهدید می کند، آزاد نبودن امر به معروف و نهی از منکر است.
آیت الله صافی گلپایگانی در پیام خود گفت: فشار ظلم و زور سر نیزه و شمشیر به طوری مردم را در وحشت و بیم انداخت که بعد از شهادت حضرت امام مجتبی(ع) ، بزرگان صحابه جرأت آن که منکری را انکار و بر خلاف سیاست بنیامیه سخن بگویند نداشتند و جامعه مسلمانان در یک سکوت مرگبار و خفقان عجیب فرو رفت.
وی در این پیام ادامه داد: در چنین محیط پر از ارعاب و در زیر سر نیزهها و شمشیرهایی که خون هزاران بی گناه از آن میچکید، معاویه زمینه ولایتعهدی یزید را فراهم کرد و به سربازان جلاد و دژخیمان آدم کش مأموریت داد هر کس مخالفت کند بی درنگ گردنش را بزنند.
این مرجع تقلید در این پیام بیان داشت: تشریح وضع اسفبار و رقّتانگیزی که مسلمانان در اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر و همکاری نکردن با امثال ابیذر، مقداد، حجر و عمار به آن مبتلا شدند، به طور وضوح واقعاً دشوار است.
وی در این پیام آورده است: آری وقتی امر به معروف و نهی از منکر ترک شده و جامعه به قدرتهای فردی تسلیم شد و خود را به آنها فروخت، نتیجه همین میشود که در حکومت بنیامیّه به آن گرفتار شدند، رجال و صلحا و طرفداران مصالح عامه کشته یا زندانی میشوند. اموال بیتالمال صرف عیاشی و هرزگی می شود، حتی به ناموس افراد تجاوز و احکام و حدود تعطیل و شعائر اسلام را تحقیر می کنند و کنیزکان و زن ها را به کارهای مختص به مردها میگمارند و ولید کنیز خودش را با حال جنابت به مسجد میفرستد تا بر مردها امامت کند و فرماندار کوفه با حال مستی به مسجد میرود، و زنا و بی عفتی رایج میشود.
آیت الله صافی گلپایگانی در این پیام تصریح کرد: غرض از این گفتار، شرح مفاسد حکومت بنیامیه و انتقاد از آن نیست، بلکه غرض این است که بنی امیه دانستند که اگر بخواهند آزادانه به حکومت ظلم خود ادامه دهند و مقاصد پلید خود را اجرا کنند باید این آزادی انتقاد را که اسلام به جامعه داده بگیرند.
وی در این پیام بیان داشت: با این وضعیت اسفناک و مفاسد بی شمار که بر جامعه اسلامی حکمفرما شده بود، حضرت امام حسین(ع) که ناظر این اوضاع ناهنجار اجتماعی و سیاسی مسلمین بود علاوه بر آن که مانند یک فرد از مسلمانان تکلیف داشت امر به معروف و نهی از منکر کند، از نظر مقام و موقعیت و محبوبیت خاصی که در بین مسلمین داشت، تکلیفش سنگینتر بود.
وی در پیام خود گفت: حضرت سید الشهدا(ع) وظیفه داشت و مکلّف بود که برای نهی از منکر بپا خیزد و عالم اسلام را بیدار کند و با بذل جان خود و یارانش، بزرگترین ضربت کاری را بر پیکر نحس و نجس حکومت بنی امیه وارد سازد.
این مرجع تقلید در این پیام بیان کرد: حسین(ع) به شدّت مسئولیتی را که داشت احساس میکرد و در ضمن خطبهها و بیاناتی که ایراد میکرد، این مسئولیت بزرگ را برای مردم شرح میداد.
وی در این پیام ابراز داشت: حال اگر کسی بگوید در این وضعیتی که برای حضرت امام حسین (ع) پیش آمده بود شرایط نهی از منکر موجود نبود زیرا از جمله شرایط آن احتمال تأثیر است که معلوم بود یزید و پیروانش نه از حکومت کنار میروند و نه از روش خود دست بر میدارند و شرط دیگر آن نیز امن از ضرر است که آن هم موجود نبود.
وی در این پیام بیان داشت: پاسخ این است که اولاً ما شرایط احکام و خصوصیّات و فروع آن را باید از امام حسین(ع) استفاده کنیم و استوارتر دلیل بر جواز شرعی هر عمل این است که حسین(ع) آن را انجام داده باشد و به عبارت دیگر گفتار و رفتار آن حضرت از ادلّه احکام شرعیه است.
آیت الله صافی گلپایگانی در پیام خود گفت: پس فرضاً اگر دلیلی که دلالت بر اشتراط امر به معروف به احتمال تأثیر و امن از ضرر دارد، به عموم یا اطلاق شامل این مورد هم بشود، همان اقدام حضرت حسین (ع) مخصِّص یا مقیِّد آن خواهد بود و میفهمیم که در این مورد 2 شرط نام برده در وجوب دخالت ندارد و باید امر به معروف و نهی از منکر کرد هرچند احتمال تأثیر داده نشود و معرض ترتب ضرر هم باشد.
ثانیاً مسلّم نیست که شرعاً در هر مورد، وجوب امر به معروف و نهی از منکر، مشروط به امن از ضرر باشد بلکه میتوان گفت در بعضی موارد عکس آن ثابت است و باید اهمیت مصلحت امر به معروف و نهی از منکر را با ضرر و مفسدهای که از آن متوجه میشود سنجید، اگر مصلحت آن اهمّ و شرعاً لازم الاستیفا باشد، مثل بقای دین، تحمّل ضرر لازم و ترک امر به معروف جایز نیست.
وی در این پیام تصریح کرد: ثالثاً احتمال تأثیر بر 2 نوع است، گاهی شخصی را که اکنون آماده یا مشغول معصیتی است میخواهیم نهی از آن منکر کنیم اگر احتمال تأثیر ندهیم، نهی از منکر واجب نیست و گاهی نهی از منکر می کنیم و بالفعل احتمال تأثیر نمیدهیم ولی میدانیم در آینده مؤثر واقع میشود که در این صورت نهی از منکر واجب، و با صورت احتمال تأثیر فعلی فرق ندارد.
این مرجع تقلید در این پیام بیان داشت: در مقابل چنین خطر و منکری، حضرت سیدالشهدا(ع) باید بپا خیزد و دفاع کند و سنگر اسلام را خالی نگذارد هرچند خودش و عزیزانش را بکشند و خواهران و دخترانش را اسیر کنند، زیرا حسین بقای اسلام و بقای احکام اسلام را از بقای خودش مهمتر میدانست، پس جان خود را فدای اسلام کرد.
آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی در نوشتاری با اشاره به اینکه امر به معروف و نهی از منکر، ضامن اجرای قوانین اسلام است، گفت: حضرت سیدالشهدا(ع) در وصیّت خود به محمد بن حنفیه، هدف اصلی قیام و نهضت عاشورا را اصلاح امور امّت که به فساد مبدّل شده بودند و امر به معروف و نهی از منکر اعلام کرد و فرمود: «اِنَّما خَرَجْت لِطَلَبِ الاْصْلاحِ فی اُمَّةِ جَدّی مُحَمَّد صلّیالله علیه و آله وسلّم اُریدُ اَنْ آمَرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ اَنْهی عَنِ الْمُنْکَرِ...».
وی در پیام خود ادامه داد: از این عبارات استفاده میشود که نقش امر به معروف و نهی از منکر در اصلاح امور، نقشی پایهای است و از واجبات مهمّه و بقاء عزّت و اعتبار دین به آن وابسته است و ترک آن موجب فساد امور و زوال اعتبار اسلام است.
مرجع تقلید شیعیان در پیام خود ابراز داشت: امر به معروف و نهی از منکر، از احکام عالی و ترقی بخش اسلام است و به همگان حق میدهد که اجرای احکام را از همه و هر کس مطالبه کنند و با معصیت و خلاف شرع مبارزه کنند.
وی در این پیام بیان داشت: این حکم والا و انسانساز اسلام حتی یک فرد عادی را موظف و مأمور میسازد که بر اجرای حدود و احکام و حُسن جریان امور نظارت کند.
عزّت و آبروی مسلمانان در گرو عمل به امر به معروف و نهی از منکر است
آیت الله صافی گلپایگانی در این پیام آورده است: امر به معروف و نهی از منکر، ضامن اجرای قوانین اسلام است و عزّت و آبروی مسلمانان در گرو عمل به این حکم است و ذلّت و بیچارگی آنها راجع به ترک این واجب است.
وی در پیام خود بیان کرد: مسلمانان در صدر اسلام، رعایت این حکم را پشتوانه حفظ حقوق خود و جلوگیری از ظلم و تجاوز میدانستند و کسانی پیدا میشدند که بزرگان و زمامداران را با صراحت لهجه، امر به معروف و نهی از منکر می کردند و از اعمال و رفتارشان انتقاد میکردند و آنها هم در مقابل، عکسالعمل سوئی نشان نمیدادند.
مرجع تقلید شیعیان در این پیام ابراز داشت: بعد از پیغمبر اکرم(ص) اگر چه خلافت از مجرای صحیح و اصیل خود منحرف شد ولی در عمل به سایر احکام اسلام و اجرای حدود، چون به زمان پیغمبر(ص) نزدیک بودند مراقبت میکردند و صورت برنامههای اسلامی محفوظ و امر به معروف و نهی از منکر معمول بود و مسلمانها این حق و آزادی را برای خود نگاه میداشتند و بر اجرای احکام نظارت می کردند و کسی هم به آمران به معروف و نهیکنندگان از منکر اعتراضی نمیکرد.
وی در این پیام بیان کرد: زمان خلافت عثمان که شکل حکومت از سادگی و بیپیرایگی به تدریج خارج شد و نخست معاویه و بعد سایر بنی امیه از روش کسریها و قیصرها تقلید کرده و خود و اطرافیان خود را از مردم جدا و بالاتر شمرده و برادری و برابری اسلامی را ضعیف ساختند، امر به معروف و نهی از منکر نیز به واسطه عکسالعملهای شدیدی که عمّال آنها نشان میدادند متروک شد.
آیت الله صافی گلپایگانی در این پیام آورده است: شاید نخستین کسی که علناً در برابر امر به معروف و نهی از منکر عکسالعمل و مقاومت به خرج داد عثمان بود که تذکّرات و انتقادات صحابه و سایر مسلمانان را نسبت به روش ناصواب حکومتی خود ناشنیده گرفت.
وی در پیام خود تصریح کرد: پس از عثمان، اگر چه در مدّت خلافت حضرت امیرالمؤمنین(ع) در آن قسمت از کشورهای اسلامی که در قلمرو خلافت آن حضرت بود، وضع زمان پیغمبر(ص) تجدید شد و مردم آزاد شدند و علی(ع) شخصاً امر به معروف و نهی از منکر میفرمود و در بازارها و مجامع این وظیفه را انجام میداد، امّا آن روش حکومت هم دیری نپایید و هم همان تربیتشدگان مکتب بنی امیه و حکومت عثمان مانع پیشرفت و تغییر وضع شدند.
مرجع تقلید شیعیان در پیام خود بیان داشت: بعد از شهادت حضرت علی(ع)، مأموران حکومت معاویه از امر به معروف و نهی از منکر به شدّت جلوگیری کردند و کار به جایی رسید که احدی را جرأت چون و چرا در کارهای دستگاههای حکومتی نبود و اگر کسی حرفی میزد به سیاهچال زندانهای زیاد و دیگران میافتاد.
آزاد نبودن امر به معروف و نهی از منکر در هر عصر اجتماعات اسلامی را تهدید می کند
وی در این پیام آورده است: به نظر ما بزرگترین سدّی را که بنی امیه شکستند و بزرگترین خطری که آن روز و در هر عصر اجتماعات اسلامی را تهدید می کند، آزاد نبودن امر به معروف و نهی از منکر است.
آیت الله صافی گلپایگانی در پیام خود گفت: فشار ظلم و زور سر نیزه و شمشیر به طوری مردم را در وحشت و بیم انداخت که بعد از شهادت حضرت امام مجتبی(ع) ، بزرگان صحابه جرأت آن که منکری را انکار و بر خلاف سیاست بنیامیه سخن بگویند نداشتند و جامعه مسلمانان در یک سکوت مرگبار و خفقان عجیب فرو رفت.
وی در این پیام ادامه داد: در چنین محیط پر از ارعاب و در زیر سر نیزهها و شمشیرهایی که خون هزاران بی گناه از آن میچکید، معاویه زمینه ولایتعهدی یزید را فراهم کرد و به سربازان جلاد و دژخیمان آدم کش مأموریت داد هر کس مخالفت کند بی درنگ گردنش را بزنند.
این مرجع تقلید در این پیام بیان داشت: تشریح وضع اسفبار و رقّتانگیزی که مسلمانان در اثر ترک امر به معروف و نهی از منکر و همکاری نکردن با امثال ابیذر، مقداد، حجر و عمار به آن مبتلا شدند، به طور وضوح واقعاً دشوار است.
وی در این پیام آورده است: آری وقتی امر به معروف و نهی از منکر ترک شده و جامعه به قدرتهای فردی تسلیم شد و خود را به آنها فروخت، نتیجه همین میشود که در حکومت بنیامیّه به آن گرفتار شدند، رجال و صلحا و طرفداران مصالح عامه کشته یا زندانی میشوند. اموال بیتالمال صرف عیاشی و هرزگی می شود، حتی به ناموس افراد تجاوز و احکام و حدود تعطیل و شعائر اسلام را تحقیر می کنند و کنیزکان و زن ها را به کارهای مختص به مردها میگمارند و ولید کنیز خودش را با حال جنابت به مسجد میفرستد تا بر مردها امامت کند و فرماندار کوفه با حال مستی به مسجد میرود، و زنا و بی عفتی رایج میشود.
آیت الله صافی گلپایگانی در این پیام تصریح کرد: غرض از این گفتار، شرح مفاسد حکومت بنیامیه و انتقاد از آن نیست، بلکه غرض این است که بنی امیه دانستند که اگر بخواهند آزادانه به حکومت ظلم خود ادامه دهند و مقاصد پلید خود را اجرا کنند باید این آزادی انتقاد را که اسلام به جامعه داده بگیرند.
وی در این پیام بیان داشت: با این وضعیت اسفناک و مفاسد بی شمار که بر جامعه اسلامی حکمفرما شده بود، حضرت امام حسین(ع) که ناظر این اوضاع ناهنجار اجتماعی و سیاسی مسلمین بود علاوه بر آن که مانند یک فرد از مسلمانان تکلیف داشت امر به معروف و نهی از منکر کند، از نظر مقام و موقعیت و محبوبیت خاصی که در بین مسلمین داشت، تکلیفش سنگینتر بود.
وی در پیام خود گفت: حضرت سید الشهدا(ع) وظیفه داشت و مکلّف بود که برای نهی از منکر بپا خیزد و عالم اسلام را بیدار کند و با بذل جان خود و یارانش، بزرگترین ضربت کاری را بر پیکر نحس و نجس حکومت بنی امیه وارد سازد.
این مرجع تقلید در این پیام بیان کرد: حسین(ع) به شدّت مسئولیتی را که داشت احساس میکرد و در ضمن خطبهها و بیاناتی که ایراد میکرد، این مسئولیت بزرگ را برای مردم شرح میداد.
وی در این پیام ابراز داشت: حال اگر کسی بگوید در این وضعیتی که برای حضرت امام حسین (ع) پیش آمده بود شرایط نهی از منکر موجود نبود زیرا از جمله شرایط آن احتمال تأثیر است که معلوم بود یزید و پیروانش نه از حکومت کنار میروند و نه از روش خود دست بر میدارند و شرط دیگر آن نیز امن از ضرر است که آن هم موجود نبود.
وی در این پیام بیان داشت: پاسخ این است که اولاً ما شرایط احکام و خصوصیّات و فروع آن را باید از امام حسین(ع) استفاده کنیم و استوارتر دلیل بر جواز شرعی هر عمل این است که حسین(ع) آن را انجام داده باشد و به عبارت دیگر گفتار و رفتار آن حضرت از ادلّه احکام شرعیه است.
آیت الله صافی گلپایگانی در پیام خود گفت: پس فرضاً اگر دلیلی که دلالت بر اشتراط امر به معروف به احتمال تأثیر و امن از ضرر دارد، به عموم یا اطلاق شامل این مورد هم بشود، همان اقدام حضرت حسین (ع) مخصِّص یا مقیِّد آن خواهد بود و میفهمیم که در این مورد 2 شرط نام برده در وجوب دخالت ندارد و باید امر به معروف و نهی از منکر کرد هرچند احتمال تأثیر داده نشود و معرض ترتب ضرر هم باشد.
ثانیاً مسلّم نیست که شرعاً در هر مورد، وجوب امر به معروف و نهی از منکر، مشروط به امن از ضرر باشد بلکه میتوان گفت در بعضی موارد عکس آن ثابت است و باید اهمیت مصلحت امر به معروف و نهی از منکر را با ضرر و مفسدهای که از آن متوجه میشود سنجید، اگر مصلحت آن اهمّ و شرعاً لازم الاستیفا باشد، مثل بقای دین، تحمّل ضرر لازم و ترک امر به معروف جایز نیست.
وی در این پیام تصریح کرد: ثالثاً احتمال تأثیر بر 2 نوع است، گاهی شخصی را که اکنون آماده یا مشغول معصیتی است میخواهیم نهی از آن منکر کنیم اگر احتمال تأثیر ندهیم، نهی از منکر واجب نیست و گاهی نهی از منکر می کنیم و بالفعل احتمال تأثیر نمیدهیم ولی میدانیم در آینده مؤثر واقع میشود که در این صورت نهی از منکر واجب، و با صورت احتمال تأثیر فعلی فرق ندارد.
این مرجع تقلید در این پیام بیان داشت: در مقابل چنین خطر و منکری، حضرت سیدالشهدا(ع) باید بپا خیزد و دفاع کند و سنگر اسلام را خالی نگذارد هرچند خودش و عزیزانش را بکشند و خواهران و دخترانش را اسیر کنند، زیرا حسین بقای اسلام و بقای احکام اسلام را از بقای خودش مهمتر میدانست، پس جان خود را فدای اسلام کرد.