نقدی بر گزارش «شیرین» احمدی نژاد:
مردم با «نمودار» زندگی نمی کنند
ازجمله ایشان در بخشی از سخنان خود تصریح می کند که بدترین شیوه برای دادن یارانه ، پرداخت نقدی آن است که زمینه ساز سوء استفاده است و دقایقی بعد می گوید که بهترین کار همین شیوه است و بیت المال را باید با همین روش بین مردم توزیع کرد! بالاخره پرداخت نقدی یارانه ، بهترین روش است یا بدترین روش؟!
- محمود احمدی نژاد ، رئیس جمهور ، شنبه شب در یک برنامه زنده تلویزیونی ، گزارش عملکرد دولت در پایان سال دوم اجرای طرح هدفمندی را به مردم ارائه داد.
در این باره ، نکات زیر قابل توجه است: احمدی نژاد
1 - پیش از هر چیز ، وظیفه و انصاف حکم می کند از دولت احمدی نژاد به دلیل اصل ورودش به هدفمندسازی یارانه ها تشکر نماییم و دست اندرکاران این طرح ، خسته نباشید بگوییم ؛ چه آن که نمی شد تا همیشه ، یارانه ها را به شکل قدیمی هدر داد و باید کاری در جهت اصلاح آن انجام می شد.
هدفمندی یارانه ها ، باید بسیار زودتر از این انجام می شد ولی دولت های قبلی نخواستند یا نتوانستند وارد این فاز "پردردسر" شوند.
البته معتقدیم که دولت احمدی نژاد ، برغم شجاعتش در ورود به این عرصه ، درایت لازم برای اداره درست طرح را نداشت ولی به هر حال ، اصل حرکتش -فارغ از نقدهای وارده بر نحوه حرکت- قابل تقدیر است.
2 - این که احمدی نژاد خود را موظف دانسته در پایان سال دوم هدفمندی ، به مردم گزارش دهد نیز جای تقدیر دارد. این که رئیس جمهور در این گزارش چه گفت ، بحثی جداست (که در زیر بدان می پردازیم) اما اصل این که به مردم گزارش می دهد ، اقدام مثبتی است.
3 - برغم آن که اصل گزارش دهی رئیس جمهور به مردم ، امری پسندیده است ، اما محتوای گزارش هم باید غنی ،مستدل و قانع کننده باشد. به نظر می رسد بر گزارش ایشان نقدهای زیر وارد باشد:
* احمدی نژاد در گزارش اخیر خود به مردم ،باز هم طبق سنت دیرین خودش ، سراغ موجودات وهمی رفت و از قاعده "فعل های بدون فاعل" استفاده کرد و همه تقصیرها را به گردن "ضمایر" انداخت ؛ از جمله: نمی گذارند وام های معوق را پس بگیریم / خیلی بر ما فشار می آورند / اطلاعات غلط درباره طرح هدفمندی به جامعه پمپاژ می کنند / به وارد کنندگان علوفه فشار آوردند و واردات غذای دام مختل شد / تبلیغ منفی کردند و قیمت ارز را بالا بردند / نمی گذارند حساب ذخیره را آزاد کنیم و ...
خلاصه گزارش احمدی نژاد از این منظر این بود: هرموفقیتی هست ، کار دولت و نتیجه تدبیر ماست و همه ناکامی ها ، تقصیر یک عده نامعلوم است ، به علاوه دشمن!
اما واقعیت این است که نمی شود که دولت همه نهادهای اجرایی را در دست داشته باشد و در همان کوچکترین مشکلات را به گردن "این و آن نامعلوم" بیندازد.
* سخنان رئیس جمهور حاوی تناقضاتی بود که جا دارد درباره آنها شفاف سازی بیشتری صورت گیرد ؛ ازجمله ایشان در بخشی از سخنان خود تصریح می کند که بدترین شیوه برای دادن یارانه ، پرداخت نقدی آن است که زمینه ساز سوء استفاده است و دقایقی بعد می گوید که بهترین کار همین شیوه است و بیت المال را باید با همین روش بین مردم توزیع کرد! بالاخره پرداخت نقدی یارانه ، بهترین روش است یا بدترین روش؟!
یا ایشان در جایی می گوید که تولید افزایش داشته و در جای دیگر ، معوقات بانکی را (که دیگران نمی گذارند بازپرداخت شود!) دلیلی برای کاهش تولید عنوان می کند.
یا در یک جا می گوید که دولت ارز را به قیمت 1226 تومان می فروشد و مابه التفاوتی در بین نیست و در جای دیگری از لزوم تخصیص مابه التفاوت قیمت ارز به مردم سخن می گوید.
همچنین سخنان دیشب رئیس جمهور با سخنان قبلی او در تضاد بود. از جمله جناب رئیس جمهور در این گفت و گو ، بارها و بارها بر نقش دشمن و تحریم ها در نابسامانی های موجود اشاره کرد و حتی از کسانی که نقش دشمن را کمرنگ می کنند گلایه ها کرد و این در حالی است که خود ایشان قبلاً و مکرراً بر بی اثر بودن تحریم ها تاکیدات مؤکد داشت و قطعنامه ها را "کاغذ پاره" می خواند!
* احمدی نژاد در حالی گفت "الان از اولویت سوم تا دهم هم هر کس بخواهد می تواند برود اتاق مبادلات ارزی و ارز بگیرد و مشکلی هم نیست." که فعالان تجاری و صنعتی از وجود مشکلات عدیده در روند مبادلات ارزی ، ناله ها دارند.
خود رئیس جمهور بهتر از هر کس دیگری بر این مشکلات واقف است و لذا گفتن این که مشکلی نیست ، شگفت انگیز است.
* احمدی نژاد در بخشی از سخنان خود به بحران مرغ که چندی پیش در کشور ایجاد شد پرداخت و با انداختن تقصیرها به گردن همان افراد موهوم ، گفت که کل واردات علوفه کشور در دست 5-4 نفر بود که وقتی آنها به دلیل برخوردی که با آنها شد کنار رفتند ، کشور به مشکل برخورد.
این جملات احمدی نژاد هر چند فرافکنی بود اما در دل خود اعترافی بس تلخ داشت و آن این که اولاً دولت برغم تمام وعده هایش نتوانسته است انحصارشکنی کند و همه اقلام ضروری کشور ، هر کدامشان در دست یک باند و گروه است ، ثانیاً دولت حتی قادر نبود برای جلوگیری از بحران ، علوفه وارد کند و ثالثاً و از همه بدتر این که برغم ان که نهاده های دامی برای کشور بسیار مهم و حتی استراتژیک است ، هنوز نیازمند وارداتش ، آن هم از طریق افرادی انگشت شمار هستیم!
* سخنان ایشان مبنی بر این که دولت وظیفه کنترل اقلام دارویی را ندارد ، آنقدر عجیب است که نیازی به واکاوی ابعاد این "سلب مسؤولیت از خود" نیست.
* سخنان ایشان مبنی بر این که "هدفمندی کام مردم را «شیرین» کرد" و "قدرت خرید اکثر مردم را بالا برد" ، یا "تورم تحت کنترل است" ، یا "افزایش تولید داشته ایم" ، شاید با نمودارهای ترسیمی در نهاد ریاست جمهوری همخوانی داشته باشد ولی متأسفانه ، مردم ، در زندگی خود این ادعاهای زیبا و شیرین را لمس نمی کنند!
برخی از استنادات ایشان هم برای افزایش تولید و رشد صنعت هم جای نقد دارد. از جمله ایشان افزایش مصرف برق توسط بخش صنعت را نشانه افزایش تولید می داند و این در حالی است که بخش قابل توجهی از این مساله ، به هدررفت انرژِی و قدیمی و انرژی بر بودن صنایع مربوط می شود. وانگهی اگر صنعت این همه رشد داشته ، چرا بیکاری همپای آن کاهش نداشته است و چرا بخش زیادی از ظرفیت شهرک های صنعتی ، خالی ، غیرفعال و نیمه است؟
این خیلی بد است که مردم مصادیق عینی سخنان رئیس جمهور کشورشان را در پیرامون خود نبینند.
عصرایران