اسدالله بادامچیان نماینده دو دوره مجلس، متولد اول دیماه ۱۳۲۰در خیابان ری تهران و دارای۶ فرزند است. وی در ارزیابی عملکرد دولت نهم و دهم می گوید:احمدینژاد بیشتر انرژی خود را صرف جنجال و هیاهو در کشور کرد، او فکر میکندبهتر از همه میفهمد.
اسدالله بادامچیان در گفت وگوی مشروح با خبرنگار سیاسی خبرگزاری خانه ملت، به توصیف حال و هوای دوران کودکی، نوجوانی، جوانی، فعالیتهای انقلابی، انتخابات ریاست جمهوری آینده و خاطرات تلخ و شیرین خود در مجلس پرداخت. متن مصاحبه به شرح زیر است:
آقای بادامچیان شما در کدام محله تهران به دنیا آمدید؟
من اسدالله بادامچیان متولد اول دیماه ۱۳۲۰در خیابان ری تهران، بازارچه حبیب السلطنه، کوچه حمام قبله هستم و دارای مدرک فوق لیسانس علوم سیاسی و دکترای روابط بینالملل، ۵فرزند دختر - که همگی ازدواج کردهاند- و یک پسر ۱۲ ساله دارم. نوجوانی را تا موقع رفتن به مدرسه در پامنار به همراه خانواده زندگی کردم و در همان زمان بود که به دلیل نزدیکی منزل پدری با منزل آیتالله کاشانی با تظاهراتها و شخصیت آیت الله کاشانی آشنا شدم و پس از سپری کردن دوران دبستان به سرچشمه اول خیابان سیروس سابق و مصطفی خمینی نقل مکان کردیم، که در همین دوران از نزدیک حوادث ملی شدن صنعت نفت و کشتار بیرحمانه در ۳۰تیر ۱۳۳۱ را از نزدیک مشاهدهگر بودم.؛دورههای راهنمایی و دبیرستان را درمقطع شبانه سپری کردم و در همین مقاطع از نزدیک در جریان مبارزات فدائیان اسلام به رهبری نواب صفوی قرارگرفتم و پساز گذراندن مقطع دبیرستان به فراگیری علوم حوزوی پرداختم و سپس به تدریس این علوم در مساجد و حسینیهها مشغول شدم. در آغاز نهضت انقلاب اسلامی در سال ۱۳۴۱ مصادف با موضوع انجمنهای ایالتی و ولایتی به محضر امام خمینی(ره) رفته و به مبارزات جدی ضد رژیم شاهنشاهی مشغول شدم.
از خانواده مادری و پدری خود بگویید و اینکه آیا آنها نیز در مبارزات ضد شاهنشاهی حضور داشتند یا خیر؟
خانواده پدری، خانوادهای متدین بود اما از طرف خانواده مادری مرحوم حاجآقا امانی جز مشروطهخواهان ویکی از داییهای بنده در جریان اعتراض به معاهده کاپیتولاسیون شهید ودایی دیگرم مسئول امور مالی فدائیان اسلام بود.
اولین باری که از سوی ساواک دستگیر شدید را به خاطر دارید؟
بله در سال ۱۳۴۳ در جریان اجرای حکم ترور حسنعلی منصور عامل اجرایی بودم که از سوی ساواک دستگیر و در قزل قلعه مورد شکنجه قرار گرفتم که در همان زمان اعلام شده بود براثر شکنجه از دنیا رفتهام؛تا سال ۱۳۴۴ در زندان بودم و پس از آزادی از زندان شریک مجاهدین خلق تا زمانی که به انحراف کشیده نشده بودند، بودم؛ و در سال ۵۳ برای بار سوم دستگیر، در کمیته ضد خرابکاری شکنجه و در دادگاه به ۵سال زندان محکوم شدم، اما در سال ۵۶ به دلیل تغییر سیاستها از زندان آزاد شدم.
در همین سالها شورای اصلی انقلاب تشکیل شد، چه کسی مسئول تشکیل این شورا بود؟
این شورا با فرمان امام خمینی (ره) توسط آیتالله مطهری در اردیبهشت ۱۳۵۶ شکل گرفت و بنده مسئول تبلیغات این شورا در سال ۵۶ و ۵۷ بودم. در همین سال کمیته استقبال از امام خمینی(ره) شکل گرفت که بنده نیز در شورای مرکزی این کمیته انتخاب شدم و در حزب جمهوری اسلامی عضو شورای مرکزی و دبیر اجرایی و سپس به عنوان مسئول تبلیغات در استانها انتخاب شدم.
چه شد حزب جمهوری منحل شد؟
این حزب منحل نشد بلکه تعطیل شد، حزب جمهوری از سه طیف روحانیت، مدرسین و موتلفه که یاران امام بودند با فرمان امام خمینی و کمک مالی از سوی ایشان به هاشمی رفسنجانی برای هزینههای اقتصادی، حزب تشکیل شد. اما پس از مدتی حزبی که قرار بود از تفرقه جلوگیری کند دچاراختلاف سلیقهها شد و به چند گروه و تیم میر حسین موسوی و تیم موتلفه تقسیم شد و خاصیت حزبی بودن خود را از دست داد و به فرمان امام تعطیل شد.
پس از تعطیل شدن حزب جمهوری تیم موتلفه به دنبال کارهای حزبی رفت، اما انتقاد عمدهای که به این حزب وارد میشد وجود قشر بازاری و عدم جذب سایر قشرها در این حزب بود؟آیا تنها بازاریان میتوانستند به این حزب بپیوندند؟
برای انتخاب اعضا در حزب موتلفه فیلترهای در نظر گرفته شده، زیرا وقتی میخواهید یک حزب برای مجاهدت ایجاد کنید باید اعضا دارای خانوادهای متدین و متعهد به شریعت باشند؛ امروز در شورای مرکزی حزب موتلفه از غیر بازاریان نیز استفاده شده است، ولی برخی تصور دارند که حزب موتلفه، حزبی ثروتمند است چون از سوی طبقات ثروتمند بازاریان حمایت میشود، اما اینگونه نیست و موتلفه نگاهی اقتصادی به مسائل سیاسی ندارد و تنها به وظیفه اسلامی خود عمل میکند.
در دوران مبارزات ضد رژیم طاغوت چند بار دستگیر شدید؟
۳بار بازداشت شدم که در زندانهای قزل قلعه، عشرت آباد و اوین زیر سختترین شکنجهها قرار گرفتم که در این مدت بازداشت حتی کوچکترین اعترافی نیز نداشتم.
خاطرهای از دوران مبارزاتی خود دارید؟
از شیرینترین خاطرات مبارزاتی، عدم اعتراف زیرسختترین شکنجههای ساواک و پخش کردن اعلامیههای امام خمینی(ره) در ضدیت با کاپیتولاسیون بود، اما خوشترین خاطره بازمیگردد به لبخند امام خمینی در ۱۲بهمن ماه ۵۷ در بهشت زهرا که یک هدیه الهی بود،در آن زمان مسئول اداره بهشت زهرا(س) بودم.
از مسئولیتهای که پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشتید بگویید؟
۱۰ سال معاونت سیاسی و مشاور اجتماعی ریاست قوه قضائیه را برعهده داشتم، دو دوره نمایندگی مجلس در دورههای دوم و هشتم را در کارنامه دارم و نزدیک به دوسال در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب حضور داشتم.
چه شد در انتخابات دوره سوم مجلس رای نیاوردید؟
شخصی که در آن زمان رای بنده را جابه جا کرده بود بعد از مدتی به این کار اعتراف کرد و از بنده طلب حلالیت کرد.
آیا تاکنون شده است که از امتیازاتی که در اختیار شما گذاشته شود استفاده شخصی کنید؟
خیر تاکنون از امتیازات نظام و بیت المال کوچکترین استفاده شخصی نکردهام حتی تمام حقو حقوقی را که از مجلس برای نمایندگی دریافت کردهام را صرف امور خیریه کردهام و با همان آب باریکه که از زمان پدری باقی مانده در جنوب شهر گذران زندگی میکنم.
به نظر شما جایگاه مجلس در نظام جمهوری اسلامی چگونه است؟
در نظامی که مبنای آن بر اساس جمهوریت و اسلامیت بنا نهاده شده مجلس در نظام ولایی برتر از قوه مجریه است زیرا قوه مقننه وظیفه قانونگذاری را دارد و همانگونه که امکام خمینی(ره) فرمودند مجلس در راس امور است.
ضرورت قانونمندی در جامعه به چه میزان اهمیت دارد؟
قوانینی که در مجلس شورای اسلامی به تصویب میرسد و شورای نگهبان آن را مغایر با شرع و قانون اساسی نمیداند، برای عموم جامعه لازم الاجرا میشود میشود خواه رئیس جمهور باشد خواه یک فرد عادی در جامعه باشد.
از نمایندگانی که در مجلس حضور دارند آیا دوست صمیمی دارید؟
بنده با نمایندگان اقلیتهای دینی نزدیکی و قرابت خاصی داشتم و دارم و در مجلس نهم میتوانید از یوناتن بت کلیا و بختیاری نماینده زرتشیان و ارامنه ایران صحت و سقم این موضوع را بپرسید.
رابطهشما با نمایندگان اصلاحطلب مجلس چگونه بود؟
در دورانی که در قوه مقننه به عنوان نماینده ملت انجام وظیفه میکردم در مباحثی که با اصلاحطلبان داشتیم دو شرط برای آنها تعیین کرده بودم اول اینکه در مسائل مشترک بایکدیگر همکاری داشته باشیم و در موضوعات تفرقه آمیز کاری به کار یکدیگر نداشته باشیم و هر طیفی به مسائل خود بپردازد.
آقای بادامچیان به اصلاح طلبان هم عیدی میدادید؟
صد تومانیهای عیدی من در مجلس معروف بود، از این عیدیها به اصلاحطلبان و همسرانشان میدادم که البته به شوخی به اصلاحطلبان میگفتم همسران آنها شوهرانشان هستند.
امسال شاهد برگزاری دو انتخابات مهم در کشور خواهیم بود، انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای شهر و روستاها، از دیدگاه شما آرایش گروههای سیاسی در این دو انتخابات باید چگونه باشد؟
در بحث انتخابات شوراها ملت ایران باید به کسی رای دهند که هزینه مالی کمتری در مسیر انتخابات داشته رای بدهند زیرا کسانی که با صرف هزینههای هنگفت در انتخابات شرکت میکنند به دنبال سود ومنفعت بعد از انتخابات هستند؛در بحث انتخابات ریاست جمهوری مردم باید کسی را به عنوان رئیس قوه مقننه انتخاب کنند که مطیع ولایت فقیه و ولایتپذیر باشد و با ولی فقیه که مسئول نظام است اختلافی نداشته باشد. رئیس جمهور آینده ایران باید چهرهای اقتصادی باشد، زیرا به طور مثال وزیر جهاد و کشاورزی که با پول پدر خود در خارج ازکشور مدرکی دریافت کرده و در سر زمین حتی یک بیل هم نزده نمیتواند به مشکلات کشاورزان برسد و همان داستانی که در بحث پسته پیشامد و ارزآوری کشورمان به دنبال اتخاذ یک سیاست غلط کاهش یافت بارها تکرار خواهد شد. اما رئیس جمهور آینده باید به اصل ۱۱۵و۱۲۱و ۱۲۵ قانون اساسی پایبند و به دنبال اجرایی کردن اصل ۴۴، باشد.
احمدی نژاد فکر میکندبهتر از همه میفهمد
سال آینده دوران ریاست جمهوری احمدینژاد به اتمام میرسد ارزیابی شما ازاین دوران چگونه است؟
آقای رییس جمهور فقط چند ماه دیگر مهمان ملت هستند و اجازه دهید «خوش بدرقه» باشیم و از ایشان انتقادی نکنیم؛ وی تواناییهای فراوانی در اداره کشور داشت اما با اشتباهات محاسباتی که در چیدمان مشاوران خود داشت بیشتر انرژی خود را صرف جنجال و هیاهو در کشور کرد. به طور نمونه این سئوال بزرگ مطرح است که چرا رئیس جمهور برای تسلیم بودجه سال ۹۲ خود به مجلس نیامد و معاونش را برای این کار به مجلس فرستاد، احمدینژاد تنها کسی بود که پس از دوران مشروطه برای تسلیم کردن بودجه به مجلس نیامد؛ احمدی نژاد در دوره ریاست جمهوری خود سه نقص عمده داشت، اول اینکه به این نتیجه رسید که فقط خودش بهتر از همه میفهمد، دوم اینکه از مشاوران مناسبی در دوران ریاست جمهوی خود استفاده نکرد و سوم اینکه مجیزگویی و مبالغهگویی از او بیش از حد بود. رئیس جمهور باید توجه داشته باشد مردم تا زمانی که ولایتمداری وی ثابت شود پشت او خواهند بود، همانطور که مردم میپنداشتند که بنی صدر همراه و مطیع امام خمینی۰ره) بود به او اعتماد کرده بودند، اما چون مردم به وی اعتماد کرده بودند امام نیز از وی حمایت کردند؛ احمدینژاد نیز باید به این نکته توجه داشته باشد که مردم با کسی عقد اخوت نبستهاند و تا زمانی که به موازین انقلاب اسلامی عمل کند مردم پشتوانه وی خواهند بود. مشکل دیگر احمدینژاد در دوران ریاست جمهوری قرار گرفتن در محاصره افرادی است که در روزنامه ایران با اغراق و مجیز گویی از او به تمجید میپردازند؛ آقای رییس جمهور فقط چند ماه دیگر مهمان ملت هستند و اجازه دهید «خوش بدرقه» باشیم و از ایشان انتقادی نکنیم