در نخستين بيانيه آيتالله هاشمي رفسنجاني براي يازدهمين دوره انتخابات رياست جمهوري، تركيبي به كار رفته كه كاملاً هوشمندانه و براساس باورهاي عميق ديني ايشان و ضرورت روز كشور و خط مشي سياسي وي از زمان آغاز مبارزه با رژيم پهلوي به همراه همرزمان بزرگوار شهيد خود بهويژه شهيد مظلوم آيتالله دكتر بهشتي و شهيد دكتر باهنر است. عبارتي كه خط سيري از صدر اسلام در مدينه النبي(ص) تا انقلاب اسلامي ايران دارد. تركيبي كه براساس آيات مكرر قرآن كريم و سخنان موليالموحدين علي(ع) در نهجالبلاغه ساخته شده است.
ميانه روي به معناي رفتن در خط وسط كه از دو طرف به يك فاصله و دوري از افراط و تفريط است. در قرآن كريم از اين واژه به تعبير وسط ياد و از آن مدح گرديده است. «و كذلك جعلناكم امه وسطاً لتكونوا شهداء علي الناس و يكون الرسول عليكم شهيدا»(سوره بقره، 143) و جالب اينكه اگر امت اسلام در اين آيه الگوي عموم بشريتاند، پيغمبر اكرم(ص) الگو و سرمشق امت وسط اسلامي تعيين شده است.»
در نهج البلاغه هم چند مورد بر اعتدال امور مخصوصاً در مسائل سياسي تأكيد شده است: «اليمين و الشّمال مضلّه و الطريق الوسطي هي الجاده...، راست و چپ گمراهكننده است و طريق وسط جاده حقيقي است.» (خطبه 16) و يا مي فرمايند: «أرسله بالضياء... حتّي سرّح الضّلال عن يمين و شمال، خداوند پيامبرش را با نور فرستاد..... تا اينكه آن حضرت گمراهي را از راست و چپ بركنار نمود.» (خطبه 213) و سرانجام جان كلام را چنين مي فرمايند كه: «من اخذ القصد حمدوا اليه طرقه و بشروه بالنجاه و من أخذ يمينا و شمالا ذمّوا اليه الطريق و حذّروه من الهلكه، آن كه راه ميانه را پيش گيرد، ستايشش كنند و به نجات مژدهاش دهند و آن كه راه راست يا چپ را پيش گيرد، روش وي را زشت شمارند و از تباهي بر حذرش دارند.» (خطبه 222)
با اين توضيحات، اگرچه هدف آيتالله هاشمي رفسنجاني در تلميح ادبي بسيار زيبا به اين بخش از سخنان عدل مجسّم عالم، يعني علي(ع)، يادآوري ضررهاي فراوان كشور در سايه انحراف يا خروج از مسير اعتدال و غلطيدن به دامن افراط و تفريطهاي آزاردهنده سالهاي اخير است، اما آنگونه كه مسبوق به سابقه است، ايشان در انتخاب اين تركيب، نگاهي دقيق و كارشناسانه به مسائل سياسي و مشكلات اقتصادي سالهاي اخير كشور دارد كه مردم عليرغم شنيدن شعارهاي فراوان، در بخشهاي مختلف، هنوز تشنه عدالت هستند. عدالتي كه در بعد اقتصادي، خود آقاي هاشمي در طول شانزده سال پس از رياست جمهوري تاكنون، بارها و بارها ضرورت آن را چه در سكوت و چه به صورت ضمني و مستقيم فرياد كردهاند. ايشان به عنوان نمونه از ارائه لايحه 60 صفحهاي به مجلس با عنوان «لايحه فقرزدايي» در اواخر دولت خويش خبر داده است كه اگر به عنوان «تأمين اجتماعي» كه منابع مالي آن هم كاملاً مشخص بود، به تصويب ميرسيد، اكنون ديگر هيچ شهروندي با شناسنامه ايراني، در چند مورد ضروري زندگي، يعني شغل، تحصيل، درمان و مسكن و بيمه بيكاري، دست نياز به سوي ديگران دراز نميكرد كه مصداق اين بيت معروف باشد كه:
دست نياز چو سوي كسان ميكني دراز پل بستهاي كه بگذري از آبروي خويش
عدل و اعتدال علوي، يعني پيگيري همان عدالت اجتماعي كه سالهاي سال محور خطبههاي آيتالله هاشمي رفسنجاني در نماز جمعه تهران بود، عدالت علوي، يعني توجه به تعديل كه خود ايشان بعدها مكرراً تأكيد كرده است كه اين عنوان، شاخصهاي فراواني در اقتصاد و فرهنگ و حتي سياست داخلي و خارجي دارد.
عدالت علوي يك نظام اسلامي، يعني پرهيز از تحريك احساسات مردمي در آستانه انتخابات با توسل به دروغ، تهمت و توهين براي بدنام كردن رقبا، اعتدال علوي، يعني اينكه كانديداهاي جوان و كمتجربه در امور اجرايي و به قول امروزيها، رأي اوليها، در نطقها و سفرها و تبليغات زودهنگام تبليغاتي! به جاي معرفي خود و ارائه برنامهها و تشريح اهداف آينده و عملكرد گذشته خود و حزب و گروهشان، در قدم اول براي اثبات خود، ديگران را نفي نكنند و پنجه بر چهره بزرگان انقلاب نكشند.
عدالت علوي، يعني «به خاطر دستمالي قيصريه را به آتش نكشيم» و سابقه كارآمدي درخشان اسلام و انقلاب اسلامي در اداره جامعه را به خاطر جلب چند رأي، غيرمنصفانه زير سؤال نبريم، عدالت علوي، يعني تكيه بر منابع انساني و خدادادي طبيعي كشور و احترام و استفاده از تجربيات پيشكسوتان و دستاوردهاي علمي و فني جهان در جهت توسعه پايدار كشور. عدالت علوي، يعني بر هم زننده همه معادلات انتخاباتي منحرفان و افراطيوني كه بهرغم شعارهاي پرطمطراق پايبندي به ارزشهاي اسلامي، متأسفانه در عمل، هدف وسيله را براي آنان توجيح ميكند.
چكيده كلام اينكه: عدل و اعتدال علوي جلوه اساسي آن در مراعات حقوق عامه شهروندان متبلور ميشود، همانگونه كه در منشور مديريت كشور در نامه معروف حضرت علي(ع) به مالك اشتر هنگام دادن حكم زمامداري ولايت مصر آمده: «...و اشعر قلبك الرحمه للرعيه و المحبه لهم و اللّطف بهم و لاتكونن عليهم سبعاً ضاريا تغتنم اكلهم، فانّهم صنفان: امّا اخٌ لك في الدين او نظير لك في الخلق...»، يعني: مهرباني با مردم را پوشش دل خويش قرار ده و با همه دوست و مهربان باش، مبادا مثل حيوان درندهخويي باشي كه خوردن مردم را غنيمت ميشماري، زيرا مردم دو دستهاند: دستهاي برادر ديني تو و دسته ديگر همانند تو در آفرينش هستند...، ملاحظه ميكنيد كه اينجا حقوق عامه شهروندان مطرح است چه مسلمان و چه غيرمسلمان. بالاخره عدالت علوي، يعني خلق حماسه سياسي در 24 خرداد سال 1392.
والسلام
رضا سلیمانی